نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

برهان شر
#71

کوشا نوشته: شما سواد ندارید تقصیر گوینده جمله نیست !

کان در این جمله تامه است و دلالت بر زمان ندارد.

بیجاست بیسواد:
از یکی از این امام های کنیز باز پرسیده بودند که آیا زمانی بوده که خدا تنها بوده و
او این پاسخ را گفته است که آری چنین بوده. شما ماست مالی گراماتیک بکنید!

عن زراره قال: قُلْتُ لابی جعفر "علیه السّلام": أكان الله و لا شیءَ. قال: نعم، كان و لا شیء. قُلْتُ: فأَیْنَ كانَ یكونُ. قال: (و كان متَّكئاً فاستوی جالساً) و قال: أحَلْتَ یا زُرارة و سَأَلْتَ عن المكانِ اذ لامكان.2
ترجمه: زراره می‌گوید: به امام محمد باقر ـ علیه السّلام ـ عرض كردم: آیا خداوند بود در حالی كه چیزی هم نبود؟ حضرت فرمود: بله! او بود در حالی كه چیزی نبود. زرارة می‌گوید: عرض كردم: خداوند كجا بود؟ حضرت فرمود: (در حالی كه تكیه زده بود و با شنیدن این سؤال تكانی خورده و جای خود را محكم كرد) فرمود: ای زُرارة! مرا به تعجب واداشتی و از مكان خدا سؤال كردی! چرا كه برای خدا مكان نیست.

خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
پاسخ
#72

مزدك بامداد نوشته: بیجاست، در دین اسلام ما بخشی از هستی خدا نیستیم، بساکه از آفریدگان او هستیم.
میگویند خدا و بندگانش. قران هم میگوید که آدمی را نیافریدیم مگر برای بندگی.
پس میبینید که جهان مادی یا همان آفرینش به گفته ی دین ها، چیزی است که
همواره نبوده و برای همین نمیتوان گفت که خدا همچنان در ایستار پیشین خود است.
پس این ترفند ها هم به در گریز از پاسخ نمیخورد !
اینما تولوا فثم وجه الله

هر گاه توانستید مرزی به نام عدم میان خود و سایر هستی (وجود) بکشید، بی شک توانسته اید دو وجود را اثبات کنید
اما اگر نتوانید که نمی توانید
هیچ به شمار خواهید آمد و تنها وجود را به شکلی دیگر نشان داده اید؛ الآن کما کان
پاسخ
#73

کوشا نوشته: خیر و شر متضادند وقتی یکی تعریف شود دیگر هم خودبخود تعریف شده است.

جدی میگی ؟ خوب شد گفتیا و گرنه ما که نمیدونستیم E415 !! من میگم شما از تعریف فرار میکنی... اینا بدیهیات چیه تحویل ما میدی؟

کوشا نوشته: شما قصد رد وجود خدا بر اساس برهان شر دارید پس این وظیفه شما است که ابتدا تعریفی از شر و تعریفی از خدا ارائه دهید.

صبح به خیر... تازه بعد از این همه پست میگی من تعریف کنم ؟

البته اگر چشم بسته وارد تاپیک نمیشدید حتما میدید که من در همون پست اول تاپیک همه اینها رو با تقسیم بندی و تعریف قرار داده بودم...

نقل قول:شر در برابر خیر، مفهومی قریب به بداهت است. در فلسفه اخلاق خیر به وجود، وجود مطلوب و لذت؛ و شر به عدم، فقدان کمال و درد و رنج تعریف شده است.[SUP][۱][/SUP]

اینکه من مدام از شما تعریف میخوام برای این هست که راه فرار شما رو ببندم...شما هم چون میدونید گیر میکنید از تعریف طفره میرید !!



کوشا نوشته: شر نسبی در حقیقت شر نیست و شر نماست وقتی مدعی برهان شر نتواند چیزی که از همه جهات شر است را نشان دهد خودبخود این برهان از هم پاشیده و باطل می شود.

شر نما دیگه از کجا اومد ؟ شما برو همون پست اول رو بخون ببین که بزرگان شما چه تعاریف و تقسیم بندی هایی انجام دادن... چرا تقسیم بندی من در آوردی میاری اینجا آخه ؟



کوشا نوشته: گفتم که اینها بازی با کلمات است واکسن نما و مادرنما تعریف واکسن و تعریف مادر شامل حال آنها نمی شود همانطور که خدایی که با برهان شر در پی رد آن هستید شبهی از خداست و تعریف خدا شامل او نمی شود.

گفتیم که قیاس شما باطل هست چون مثلا واکسن آنفولانزا یک عارضه جانبی داره که بهش میگن سندروم گیلن باره E404 ، یا مادری که به علل مشکلات روانی به کودکش آسیب بزنه... پس قیاس شما رفت تو زباله دانی :e140: !! ایراد شما این هست که خدای فرضی رو ترسیم کردید و بدون اثبات وجود و صفاتش مدام هر نقصی بهش وارد میشه میگید این خدا نیست...

ضمنا کمی بیشتر مطالعه کنید تا لا اقل ایرادات درست و حسابی به برهان شر وارد کنید نه این مغالطات خنده داره...




کوشا نوشته: با برهان شر نمی توان خدا را اثبات کرد !
این برهان در صورت کامل بودن تنها به کار نفی وجود خدا می آید پس لطف کنید خدایی که قصد رد کردن او را دارید تعریف کنید.

نه بابا ؟ جدی میگی ؟

بحث این بود که شما گفتید چرا همه صفات خدا گفته نشده و خدای ما همه رو با هم داره و از طریق خواستید وجود خدا رو با وجود شر منطبق بدونید ، ما هم گفتیم در اینجا نیازی به ذکر همه صفات نیست و وجود اونها خللی به استدلال برهان شر وارد نمیکنه...

این هم پاسخ اون سوالی که کردید :

نقل قول:
In the philosophy of religion, the problem of evil is the question of how to reconcile the existence of evil with that of a deity who is, in either absolute or relative terms, omnipotent,omniscient, and omnibenevolent (see theism).[SUP][1][/SUP][SUP][2][/SUP]


کوشا نوشته: بحث بر سر اثبات و نفی یک مفهوم ذهنی نیست
شما مدعی هستید خدایی که ما به آن معتقدیم نقائصی دارد؛ خدای ما دارای صفات و لوازمی است از جمله این لوازم معاد و نبوت است که در کنار توحید پایه و اساس اعتقاد ما را تشکیل می دهد.

برادر گفتم که شما از مرخص هم مرخص تری !! هنوز حتی توان درک این رو نداری که فرض و حکم برهان چه معنی ای میده !! مثلا در فروض همین برهان گفته میشه خدا وجود دارد و فرض اولیه هست... نکنه فکر کردید معنی این جمله این هست که ما گفتیم خدا وجود داره ؟

شما هم بهتره بدونید فرض وجود معاد یا نبوت همه فروض درون دینی هست... شده همون داستان اثبات وجود خدا از طریق قرآن !!



کوشا نوشته: خدای کلی خود را تعریف کنید.

خدمت شما :

نقل قول:
In religious belief, a deity ([عکس: 4.png][SUP][B]i[/SUP]/ˈd.ɨti/ or [عکس: 4.png][SUP]i[/SUP]/ˈd.ɨti/)[SUP][1][/SUP] is a supernatural being, who may be thought of as holy, divine, or sacred. Some religions have one supreme deity, others have multiple deities of various ranks.[/B]
پاسخ
#74

کوشا نوشته: اینما تولوا فثم وجه الله

هر گاه توانستید مرزی به نام عدم میان خود و سایر هستی (وجود) بکشید، بی شک توانسته اید دو وجود را اثبات کنید
اما اگر نتوانید که نمی توانید
هیچ به شمار خواهید آمد و تنها وجود را به شکلی دیگر نشان داده اید؛ الآن کما کان
مرز میان من و شما این است که شما میروید بهشت و من به دوزخ!
ما در اسلام ، آدمهایی هستیم که هر کدام بار کردار خود را بدوش
میکشیم و هم اینکه بنده الله هستیم و نه خود الله. پس بازهم پرسش
بجای خود ماناست!
این ایه هم در این فرهشت بیجاست، چرا که میگوید همه جا هست
( رها از جایگاه/مکان است)، نه اینکه جهان همان خداست!
سفرنگ :
تفسیر آیات قرآن کریم – سوره بقره – آیه ١١٥ - کتاب تفسیر راهنما – تالیف آیت الله هاشمی رفسنجانی | پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجان
( سفسته ی عربی گویی !)


پارسیگر

خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
پاسخ
#75

مزدك بامداد نوشته: ترجمه: زراره می‌گوید: به امام محمد باقر ـ علیه السّلام ـ عرض كردم: آیا خداوند بود در حالی كه چیزی هم نبود؟ حضرت فرمود: بله! او بود در حالی كه چیزی نبود. زرارة می‌گوید: عرض كردم: خداوند كجا بود؟ حضرت فرمود: (در حالی كه تكیه زده بود و با شنیدن این سؤال تكانی خورده و جای خود را محكم كرد) فرمود: ای زُرارة! مرا به تعجب واداشتی و از مكان خدا سؤال كردی! چرا كه برای خدا مكان نیست.

خیلی جالبه این امام باقر العلوم مدل جواب دادنش با همین برادر کوشا هیچ فرقی نداشته... یعنی طی 1400 سال هیچ پیشرفتی نکردن E415 !!
پاسخ
#76

Anarchy نوشته: خیلی جالبه این امام باقر العلوم مدل جواب دادنش با همین برادر کوشا هیچ فرقی نداشته... یعنی طی 1400 سال هیچ پیشرفتی نکردن E415 !!
تازه کجای کار هستید!
از جعفر پرسیدند (روایت صحیح هم هست) که زمین روی چی استوار است
گفته چه میدانم پشت ماهی و گاو و .. سپس پرسیدند خود گاو روی چی است؟
گفته اینجا دیگر علم عالمان مفقود شد!
E415

خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
پاسخ
#77

کوشا نوشته: اینما تولوا فثم وجه الله

هر گاه توانستید مرزی به نام عدم میان خود و سایر هستی (وجود) بکشید، بی شک توانسته اید دو وجود را اثبات کنید
اما اگر نتوانید که نمی توانید
هیچ به شمار خواهید آمد و تنها وجود را به شکلی دیگر نشان داده اید؛ الآن کما کان

خب با این حساب اگر عدم ، وجود و اصالت نداره ، خدا چطوری خالق محسوب میشه ؟
پاسخ
#78

مزدك بامداد نوشته: تازه کجای کار هستید!
از جعفر پرسیدند (روایت صحیح هم هست) که زمین روی چی استوار است
گفته چه میدانم پشت ماهی و گاو و .. سپس پرسیدند خود گاو روی چی است؟
گفته اینجا دیگر علم عالمان مفقود شد!
E415

پس بد نیست این روایت رو بذارید تو این تاپیک :

[h=3]مزخرفات اسلامی ![/h]
پاسخ
#79

برای اینکه به این برادر کوشا یک کمکی هم کرده باشم ، خلاصه ای از ایرادات برهان شر و پاسخ هایی که برادران مسلمان به این برهان دادن رو میذارم...

مسئله شر در فلسفه معاصر و پاسخ آن از دیدگاه صدرالمتألهین

نقل قول: خلاصه سخن
از آنچه در سطور گذشته گفته ایم نتیجه می شود:

1.خیر در عالم هستی غایت بالذات و شر مطلوب بالعرض و المجاز است.

2.آنچه از خدای عالم، قادر و خیرخواه مطلق صادر می شود خیرات وجودی است و شر مجهول بالعرض و از تصادفات و ضیق وجود خاص عالم طبیعت است.

3.موجودات عالم (مخلوقات خدا) یا وجودشان خیر محض است یا خیرشان غالب بر شرشان است و چیزی که شر در وجودش غالب یا متساوی با خیرش یا شر محض باشد در ملک وجود خدای سبحان جایی ندارد.

4.نگاه ما به هستی، جهان و انسان دخالت تام در تفسیر ما از خیر و شر امور دارد چه بسا چیزی را شر بدانیم اما در واقع خیر باشد یا به عکس.

5.بسیاری از شرور و ناملایماتی که بر ما در دنیا یا آخرت می بارد نتیجه اعمال و رفتار و اخلاق خود ما است.

6.جهان فعلی با همه پستیها و بلندیهایش به برهان لمی بهترین نظام ممکن است.

7.جهان با وجود انسانهای مختار شرآفرین و شرگزین بهتر از جهانی مملو از خوبان بی اختیار است.
اگر جهانی داشته باشیم که انسانها با عقل و اراده خودشان خیرات را برگزینند مطلوب تشریعی خداوند است و خدا پیامبران را برای ساختن مدینه فاضله و انسان کامل فرستاده است.
پاسخ
#80

Anarchy نوشته: جدی میگی ؟ خوب شد گفتیا و گرنه ما که نمیدونستیم E415 !!

صبح به خیر...
البته اگر چشم بسته وارد تاپیک نمیشدید

شما هم چون میدونید گیر میکنید از تعریف طفره میرید !!

شر نما دیگه از کجا اومد ؟

E404 ، . پس قیاس شما رفت تو زباله دانی :e140: !!
ضمنا کمی بیشتر مطالعه کنید
مغالطات خنده داره...

نه بابا ؟ جدی میگی ؟

برادر گفتم که شما از مرخص هم مرخص تری !!
:
اسم این مغالطات چی هست؟

البته از نظر شما که حتما برهان عقلی محضه !
حداقل اسم برهانش رو بگید !
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان