11-17-2012, 12:09 AM
Ouroboros نوشته: آنها را هم نگاه میداریم، بعید میدانم پس از اسلامزدایی از ایران تضادی میان آنها باشد(چیزی که درد امروز و فردا نیست میشود تاریخ دیروز).. تعزیه هم هنرنمایی بسیار جالب و منحصربفردیست و هماکنون هم کمتر پیوندی با «عزاداری» دارد.. شما از نزدیک شاهد یکی بودهاید؟ به گمانم بیشتر نزدیک به نقالی باشد تا سینهزنی.
Kaveh نوشته: چه اشکالی دارد. چرا هر دو را نداشته باشیم. آیینهای باستانی را زنده کنیم.
آیینهای رایج را هم پالایش کنیم و مردمیشان کنیم. حرکت دسته های عذاداری
در بعضی شهرستانهای ایران (مال تهران مسخره است!) کم از کارناوالهای معروف
دنیا ندارد، همچون روز مردگان مکزیک که بسیار معروف و جهانی شده و کلی
توریست جذب می کند برای مکزیک. موسیقی خاص، اشعار زیبا و با اصالت
(نوحه خوانهای تهران را فراموش کنید) اینها همه جزو میراث فرهنگی ایران هستند.
تعزیه هم که خود هنری است. زمان قاجار به اوجش رسید و بعد با جریان مدرنیته
از آن عظمت افتاد. حتی ج.ا. هم عرضه زنده کردنش را نداشته تا کنون.
دُژبرداشت من بود، یادم رفته بود چیزی به نام «تعزیه» هم داریم، اگرنه از محرم من بیشترین خاطرههای پیرامون همان حسین پارتی و سینه زدن و نوحهخوانی (بخوان گریستن و نالیدن فریادوار حسین حسین) بود.
در پاسخ به پرسش امیر و روشنگری کاوه باید بگویم که آری، بسیار بچه که بودم چندباری تعزیه دیدهام و برایم گیرا بودند و شاید ارزش پاسداری داشته باشند.
هر چند باز هم بی هیچ گمانی باید برگزیدگی (priority) را به جشنهای باستانی و شاد خودمان از جای جای ایران داد که شمارشان از روزهای سالمان هم بیشتر میشود.
به هر روی ... دوستان چگونه میتوانند از تعزیه خوشی ببرند زمانیکه از یک داستان بی سر و ته و بی پیوند به ما ساخته شده؟ اگر آهنگ دوست
دارید، که خوب جشنهای خودمان ساز و آواز و آهنگ زدن دارد. اگر نمایشنامهخوانی و استوره دوست دارید، که این همه داستان زیبای جورواجور از شاهنامه و .. داریم.
کجای اینکه یک مشت ایرانی یک داستان سوگوارانهنما از عربهای بدوی نادان در کربلا (که راستی به بدبختی ما وابستگی دارد) را نمایش دهند این اندازه گیرایی دارد؟
یک نادانی بنام حسین بلند شد یک جنبش نادانانه راه انداخت و بنادانی و خواری هر چه بیشتر هم مُرد، خب ؟
.Unexpected places give you unexpected returns