11-13-2010, 11:33 PM
من قدیمها خیلی به این تیریپ خدا ایمان داشتم. امّا، با تجریبات که شخصاً داشتهام،اکنون بر این باورم که خدا اصلاً به آن شکلی نیست که مثلاًازش یک چیزی بخواهی اجابت کند. من به روح هم باور ندارم و به نظرم پس از مرگ، همهچیز تمام میشود؛ مگر اینکه رستاخیز جسمی صورت گیرد.
خدا برای «آن خرد غایی» است که در الهیات به آن «لوگوس» میگوییم. نمیگویم بیش از این نیست؛میگویم بیش از اینش، برایم (فعلاً) بیمعناست.
خدا برای من آن زمینهی عقلانی است که چرا انسان باشم و حیوان نباشم؛ واقعاً بدون خدا اخلاقیات ارزش حقیقی (objective value) ندارند.
خدا برای «آن خرد غایی» است که در الهیات به آن «لوگوس» میگوییم. نمیگویم بیش از این نیست؛میگویم بیش از اینش، برایم (فعلاً) بیمعناست.
خدا برای من آن زمینهی عقلانی است که چرا انسان باشم و حیوان نباشم؛ واقعاً بدون خدا اخلاقیات ارزش حقیقی (objective value) ندارند.
[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آنها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)
فرزندان این عصر در مناسبات خود با همعصران خویش از فرزندان نور عاقلترند. (لوقا ۱۶ : ۹)
(ترجمهیِ هزارهیِ نو)
[/INDENT]وبلاگِ من: پژوهشهای شاهپور برنابا جوینده
فرزندان این عصر در مناسبات خود با همعصران خویش از فرزندان نور عاقلترند. (لوقا ۱۶ : ۹)
(ترجمهیِ هزارهیِ نو)