مزدك بامداد نوشته: این سخنان سراسر یاوه تنها نشان از ناآگاهی شما دارند.
در هیچ سده ای، اینهمه واژگشت مانند سد سال گذشته
فراوان نبوده و هرگز در تاریخ، نیروهای چپ نتوانسته
بودند در اینهمه کشور ها ، یا فرمانروا و یا دست اندرکار
باشندبرای نمونه شورش اسپاتارکوس تا رم فراتر نرفت
و واژگشت فرانسه فراتر از فرانسه نرفت و کمون پاریس
که نخستین دولت کمونیستی بود، دو سه ماه بیشتر نپایید
ولی واژگشت کمونیستی روسیه به همه گیتی گسترش یافت
و از چین و ویتنام و کره گرفته تا کوبا و امریکا لاتین و ..
کشانیده شده و زندگانی درازتری هم یافت. سوسیال دمکرات
ها از چپ ها و از شاخه های سوسیالیسم به شما میروند
و سرمایه داران از ترس کمونیست ها به بودن آنها ناچار
تن داد اند و گرنه اگر "مرگ" نبود، کاپیتالیستها به "تب"
خرسند نمیشدند. شما هم هنوز باید فراوان چیز یاد
بگیرید که بتوانید اینجا دو گزاره ی بدرد بخور بگویید !!
•
پارسیگر
سراسر بیجاست !
تعریف شما از انقلاب و یکی کردن انقلاب فرانسه با انقلاب ِ بلشویک ها
تنها نا آگاهی از مفهوم انقلاب را تداعی میکند .
واژگشت در تحلیل مارکسیستی یک رویداد نادر است که حاصل غلبه آگاهی
اجتماعی بر هستی مادی آنهاست و این پدیده در یک قرن کمتر از تعداد انگشتان دست
روی میدهد از همین روی انقلاب را بایستی عده ای نخبه و الیت انجام دهند .
این در حالی است که انقلاب فرانسه که تا بطن جامعه پیش رفته بود و تاریخ
مدرن جهان را تحت تاثیر قرار داد یک انقلاب سترگ بوده و با انقلاب حزب بلشویک
در هیچ رده و ترازی قابل مقایسه نیست .
دیگر اینکه این انقلاب ها قرار بود بر پاد سرمایه داری باشند و آن را ساقط کنند
اما همه انقلابهای کمونیستی که صورت پذیرفت همه به شکست انجامید و
سرمایه داری از آنها پیروز بیرون آمد پس اینکه این انقلاب ها شرق را فرا گرفت
و به شکست انجامید تنها یک پوان بزرگ برای سرمایه داران و لیبرال ها میباشد که
اگر شما از آن اگاهی داشتید مدام آن را نمیگفتید .
نکته دیگر اینکه انقلاب هایی که در بلوک شرق اتفاق افتاد حاصل آگاهی طبقاتی
نبود بلکه حاصل ِ تئوری دومینو بود که با تحلیل مارکسیستی بسیار متفاوت میباشد .
بار دیگر تاکید میکنم من به ژرفایی معتقد هستم شما مفاهیم پایه ای کمونیسم و
سوسیالیسم و سرمایه داری را نمیدانید و سخنان غیر آکادمیک به زبان می آورید .
برای مثال سوسیال دموکرات ها در پی ایجاد رفاه اجتماعی بیشتر در جامعه
هستند که با کمونیسم بسیار متفاوت است سوسیالیسم بر خلاف تصور شما
برای جوامع سرمایه داری هیچ خطری ندارد آن خطر کمونیسم بود که یوغ رحمت را سر کشید .
سیستم ولفیر در سوئد یک نمونه خوب از سازگاری سرمایه داری با انواع سیستم های
سوسیالیستی میباشد . از این جهت سوسیال دموکرات های امروزی در مقابل تز هایی که
شما میدهید همواره می ایستند و آامر ها نشان میدهد تعداد ان ها رو به افزایش میباشد .
نکته دیگر اینکه خود اعتراف میکنید امتیازی که بورژازی و سرمایه داران در قرن اخیر به
سوسیالیست ها دادند از ترس گزینه های انقلابی بوده پس این هیچ افتخار و نازشی
برای شما به همراه ندارد بلکه ما میگوییم در دوران مدرن هستیم و باید انسان ها
از راه های دموکراتیک وارد عمل شوند .
کاری هم که از روی ترس انجام گیرد میتواند عواقب سنگینی داشته باشد برای مثال
پذیرفتن آراء کینز در نیمه قرن بیستم حاصل همین ترس بوده که عواقب آن امروز در حمایت
دولت امریکا از کارتل ها و شرکت های چند ملیتی بزرگ دیده میشود که عملآ امریکا را به یک
مونپولی اقتصادی کشانده است که همه طرفداران بازار آزاد با آن مخالف بوده اند و هستند .
:e057: