نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آیا اشتباهات محمدرضا شاه یکی‌ از دلایل اصلی‌ انقلاب بود؟
#11

kourosh_bikhoda نوشته: سیاستمدار یا فیلسوف؟ البته منظورتون از شر لازم حتمن شر اخلاقی ست. در اونصورت باید اول از همه برای مدیا و دست به قلم های همان دوره تا دوره ی ظهور آغا امام زمان یک کلاس فلسفه اخلاق گذاشت و انواع رو براشون تعریف کرد. بعدش هم نوبت میرسه به مردم عامی و قشریون.

آقا جان منظور من را متوجه نشدید ، به عنوان مثال جنگ یک چیز خوبی‌ نیست ، ولی‌ گاهی لازم است. شاه نیز باید اگر سیاست مدار لایقی بود یک خوب برتر را به یک اشتباه تاریخی‌ ترجیح می‌‌داد ، باید مثل رضا شاه با چکمه وارد قبر معصومه در قم می‌‌شد و مسول آنجا را فلک میکرد ، نه اینکه اجازه بدهد ، همسرش فرح هر جمعه با هواپیما چارتر آیت‌الله شریعتمداری را از تبریز به کاخ سعد آباد برای سفره ابوالفضل بیاورد!

"A Land without a People for a People without a Land"


پاسخ
#12

قطعا محمدرضا شاه هم تدبیر لازم رو به خرج نداد اما باید همه حوادث و شرایط رو در کنار همدیگه قرار داد تا بتونیم دلیل این حادثه تاریخی رو درک کنیم!!!
پاسخ
#13

shinbet نوشته: آقا جان منظور من را متوجه نشدید ، به عنوان مثال جنگ یک چیز خوبی‌ نیست ، ولی‌ گاهی لازم است. شاه نیز باید اگر سیاست مدار لایقی بود یک خوب برتر را به یک اشتباه تاریخی‌ ترجیح می‌‌داد ، باید مثل رضا شاه با چکمه وارد قبر معصومه در قم می‌‌شد و مسول آنجا را فلک میکرد ، نه اینکه اجازه بدهد ، همسرش فرح هر جمعه با هواپیما چارتر آیت‌الله شریعتمداری را از تبریز به کاخ سعد آباد برای سفره ابوالفضل بیاورد!

منظور شما رو کاملن متوجه شدم ولی شما متوجه نشدید. بحث بر سر خوب و بد در اخلاقیات همین الان هم در همین فاروم جاریه. مساله اینه که نمیشه به قطعیت گفت چه چیز خوبه و چه چیز بد. مثلن از دید من این بده که یهوه فقط خدای قوم یهود هست و به فکر اونهاست ولی همین از نظر شما خوبه. از طرفی از دید خمینی (و خمینیست ها) این خوبه که قوم یهود نابود بشه ولی از دید محمد خاتمی خوب نیست. بالاخره حق با کیه در این خوب و بدها؟ این یک گیر فلسفی است که به دلیل گرایش های مختلف مردم در اخلاقیات، شاید محل مناقشه باشه. مثلن من و شما شاید رای به این بدیم که بعله، شاه باید اونها رو از بین می برد. ولیکن عده زیادی از ایرانیان که مسلمان هستند شاید این رو خوب ندونند.

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ
#14

صددرصد ریشه انقلاب 57 فقط از یک جا آب نمیخورد! ولی نقش محمد رضا بعنوان شاه ایران در اون زمان اونقدر پررنگ بود که اگر میخواست!!! میتوانست ایران را به سوی سلطنت مشروطه و دموکراسی ببرد.. شاه بود برگ چغندر که نبود!! اتهامی که به او وارد هست همین است که نمیخواست! و با این نخواستنش یک کشور رو به خاک سیاه نشوند..
من شخصا مطمئنم محمد رضا توهم داشت که خودش رو در حد و اندازه های کوروش میدید و شخصیت ناپخته و بچه گانه ای داشت که فکر میکرد میشود مثل 2500 سال پیش یک نفر شاه بشود و یک کشور را نجات بدهد و به قله های پیشرفت برساند و اسمش رو در تاریخ جاودان کند!!!
آنقدر کشش مغزی پایینی داشت که نمیدید دوره و زمانه عوض شده و دموکراسی راه بهتری هست که جلوی پای مردم پهن است!!
شما هیچوقت نمیتوانید یک بنز و یک پیکان رو جلوی مشتری بگذارید و ازش بخواهید که پول خرید بنز را بدهد ولی پیکان را بخرد! خوب مسلم است که هر آدمی که پول به اندازه ی کافی داشته باشد و یک مرسدس بنز را دیده باشد دیگر به پیکان راضی نمیشود و بنز را ترجیح میدهد!

این اصلا با عقل من جور در نمی آید که یک شاه ادعای هوش و سیاست و دلسوزی داشته باشد ولی اینچین گاف های تاریخی بدهد که خودش و مردمش را توی قبر کند!

یک مثال میزنم:
شما دو نفر مثل محمد رضا شاه و شیخ زاید امیر متوفی امارات رو با هم مقایسه کنید؟!!!

شیخ زاید عرب بود و یک کشور (بیابان!) را متحد و سپس تاسیس کرد (مستعمره را از انگلیس خرید!) سپس همان بیابان را تبدیل کرد به امارات متحده ی عربی! اقتصادش را نفتی نکرد! پول نفتش را گذاشت در بانک های آمریکایی و سوئیسی که پشتوانه ی پولی کشورش شود و شروع به ساختن کشورش کرد... همان بیابان را که سوسمار میبستی در میرفت را کرد منطقه ی آزاد و زمین های شوره زارش را اجاره میداد به مردم کشورهای دیگر تا تجارت کنند و مردم از کشورهای دیگر آمدند بیابان های امارات رو تبدیل کردند به دوبی و ابوظبی و شارجه !! در نهایت یک بیابان را تبدیل به یک سرزمین پیشرفته کرد و مردمش رو غرق در رفاه!

اما محمد رضا گوش همه ی دنیا را کَر کرد که آریایی هست و باکلاس است و از نژاد برتر است و شاهنشاهی کوروش رو ادامه میدهد(فقط ادعا! تمام قدش تا شصت پای کوروش هم نرسید!)!! یک مملکت (یک گربه ی زیبا!) را مفت گرفت و یک مقدار آرایشش کرد و ریخت سطل زباله! تا سگ و گربه های ولگردی به اسم جمهوری اسلامی بیان و تکه پاره اش کنند!

به نظر شما شیخ زاید باهوش تر , با سیاست تر , مسئولیت پذیرتر , دلسوزتر , با لیاقت تر بود یا محمدرضا؟

انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
پاسخ
#15

Reactor نوشته: من شخصا مطمئنم محمد رضا توهم داشت که خودش رو در حد و اندازه های کوروش میدید

توهم دیگر او این بود که فکر می کرد از طرف خدا حمایت و حفاظت میشه. دو سه ترور نافرجامی رو که یارو از 2، 3 قدمیش نتونسته بود بکشتش به این نسبت می داد که از طرف خداوند برای نجات کشورش از بدبختی حفظ شده.

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ
#16

نقل قول:شاه باید میفهمید که خیزش مردم ایران برای بدست آوردن دموکراسی رو نمیشه مهار کرد. دیر یا زود داره ولی سوخت و سوز نداره. باید این رو میفهمید که کودتای 28مرداد برای سرنگونی حکومت مشروطه ی مردمی بود. ...
البته رآکتور جان در اون زمان گفتمان دموکراسی خواهی به شکل امروز وجود نداشت یا جزء جریان های اصلی نبود...کمونیستها که نمایندشون حزب توده بود
دنبال دیکتاتوری پرولتاریا و حکومت کمونیستی خدمت به اربابهای کمونیست و اسلامگراهای سنتی مثل موتلفه اسلامی هم که دنبال مدینه فاضله اسلامی و جریان التقاطی ازین دو مثل مجاهدین خلق هم که بازوی جنگی اینها بودند ,جزء جریانهای اصلی بودند تنها جبهه ملی با مشی کمی تا حدودی لیبرال که از زمان مصدق در حال مبارزه بودند کمی دموکرات بحساب میآمدند که در بین مردم خیلی طرفدار نداشتند. خمینی هم از دادن آزادی (انگار ارث باباش بود) به همه گروهها دم میزد اما در زیر سایه حکومت اسلامی که نهایتا همه اینها با دادن افسارشون به اسلامگراها حذف شدند ...ولی میشه گفت مردم به دنبال آزادی های سیاسی بودند که شاه به شدت محدود کرده بود و با شما کاملا موافقم که شاه ایران نمونه یک شاه بی تدبیر و ضعیف بود.
یک نمونه بی تدبیریش همون جشنهای 2500ساله بود و اینکه مهمانهاش که رجال سیاسی مهم جهان هم بودند در حال نوشیدن بهترین نوشیدنیها و خوردن بهترین اغذیه به ریشش می خندیدند و بعدها در خاطراتشون به این نکته اشاره کردند که در کشوری که فلانقدر آدم فقیر و بیسواد داره این همه بریز و بپاش چه نتیجه ای جز ایجاد تنفر بین مردم و خرج مضاعف برای مردم و خود شاه خواهد داشت؟ که تاریخ هم مهر تایید به حرفهاشون زد...
کافیه خاطرات سفرای کشورهای خارجی در ایران رو در سالهای نزدیک به انقلاب بخونیم . سر آنتونی پارسونز سفیر انگلیس در ایران کتابی داره به اسم "غرور و سقوط " که درباره همون دورانه صرف نظر از اسم کتاب که اشاره به جنبه منفی شخصیت شاه که موجب سقوطش شد داره پارسونز شاه ایران رو شخصی مستبد و پارانوید و کسی که از سایه خودش میترسید توصیف کرده (بخصوص بعد از ماجرای مصدق و تبعید و همچنین دوبار سوء قصد به جانش) .همینطور سالیوان که آخرین سفیر آمریکا در ایران بود در کتابش به اسم "ماموریت در ایران" شاه رو چنین توصیف کرده:
نقل قول: ..محمد رضا شاه از نظر روحیه و کاراکتر با پدرش تفاوت زیادی داشته و مانند او با ایمان و اعتقاد باطنی بدنبال هدف معینی نرفته است. در ایام جوانی و اوائل سلطنت او بیشتر بدنبال تفریح و عیاشی بوده و از مسافرت به کشورهای خارجی لذت میبرد.او همچنین علاقمند به ورزشهای گوناگون بویژه اسکی و سوارکاری بود.رانندگی اتومبیل های سریع السیر و خلبانی هواپیما را دوست داشت و در بسیاری از مسافرتهای هوایی شخصا خلبانی هواپیما را بعهده میگرفت.در خارج از ایران بخصوص در جوانی به زن بازی و عیاشی هم شهرت داشت.
شاه در دوران طلایی سلطنت خود دو چهره متفاوت و متضاد نشان داده بود.او از دو سوءقصد جان سالم بدر برده بود و هردوبار در بربر سوءقصدکنندگان که مستقیما او را هدف رگبار گلوله قرار داده بودند,خونسردی و شجاعت زیادی به خرج داد.اما در بحرانهای سیاسی سال 1953 در برابر نخست وزیر وقت خود دکتر محمد مصدق مردی ضعیف و بی اراده به نظر میرسید و این ضعف و بی تصمیمی را یکبار دیگر در بحرانی که منجر به سقوط وی در سال 1979 شد بروز داد.
پاسخ
#17

نقل قول:شاه باید میفهمید که خیزش مردم ایران برای بدست آوردن دموکراسی رو نمیشه مهار کرد. دیر یا زود داره ولی سوخت و سوز نداره. باید این رو میفهمید که کودتای 28مرداد برای سرنگونی حکومت مشروطه ی مردمی بود. ...
بنده خدا شاه! چی از دست این مردم کشید. ۳۰ سال هست از انقلاب گذشته، این‌همه بلا و تجربه رو متحمل شده و تو عصر اطلاعات و اینترنت،‌ هنوز میگه ۲۸ مرداد کودتا بوده و شاه نمیدونم دولت دمکراتیک رو سرنگون کرده و ... ببین اینا اون موقع چی بودن. 40

شاه هرچی بود رفت ... فعلن خامنه‌ای رو عشقه. (خلایق هرچه لایق.)
36

---------- ارسال جدید اضافه شده در 09:28 pm ---------- ارسال قبلی در 09:24 pm ----------

نقل قول:..محمد رضا شاه از نظر روحیه و کاراکتر با پدرش تفاوت زیادی داشته و مانند او با ایمان و اعتقاد باطنی بدنبال هدف معینی نرفته است. در ایام جوانی و اوائل سلطنت او بیشتر بدنبال تفریح و عیاشی بوده و از مسافرت به کشورهای خارجی لذت میبرد.او همچنین علاقمند به ورزشهای گوناگون بویژه اسکی و سوارکاری بود.رانندگی اتومبیل های سریع السیر و خلبانی هواپیما را دوست داشت و در بسیاری از مسافرتهای هوایی شخصا خلبانی هواپیما را بعهده میگرفت.در خارج از ایران بخصوص در جوانی به زن بازی و عیاشی هم شهرت داشت.
شاه در دوران طلایی سلطنت خود دو چهره متفاوت و متضاد نشان داده بود.او از دو سوءقصد جان سالم بدر برده بود و هردوبار در بربر سوءقصدکنندگان که مستقیما او را هدف رگبار گلوله قرار داده بودند,خونسردی و شجاعت زیادی به خرج داد.اما در بحرانهای سیاسی سال 1953 در برابر نخست وزیر وقت خود دکتر محمد مصدق مردی ضعیف و بی اراده به نظر میرسید و این ضعف و بی تصمیمی را یکبار دیگر در بحرانی که منجر به سقوط وی در سال 1979 شد بروز داد.
اوا ننه! خدا مرگم بده! شاه سوارکاری میکرده و خلبانی دوس داشته!!! ای وای‌ی‌ی .... ی‌ی!!! چطور شبا با این کارایی که میکرد خوابش می‌برد؟!!!

40 ...

[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آن‌ها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)

فرزندان این عصر در مناسبات خود با هم‌عصران خویش از فرزندان نور عاقل‌ترند. (لوقا ۱۶ : ۹)

(ترجمه‌یِ هزاره‌یِ نو)
[/INDENT]وب‌لاگِ من: پژوهش‌های شاه‌پور برنابا جوینده
پاسخ
#18

منظور اینه که وقت زیادی برای کشور داری نمیگذاشته نشون هم به اون نشون که کشور رو از دست داد و فرار کرد و ما رو گیر اینا انداخت.
حتی غربیها هم قهمیدن که از این بخاری دیگه بلند نمیشه.
خلبانی چیز خوبیه اما برای تفریح نه اینکه کشورداری رو تفریحی انجام بدیم.مخصوصاً وقتی که دوست داشته باشی همه تصمیمات رو هم درش دخالت کنی.

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#19

تا الان اشتباهاتی از محمد رضا شاه در این جستار دیده نشد. بجز نکشتن خمینی و دار و دستش که البته قابل قبول نیست.

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ
#20

Russell نوشته: منظور اینه که وقت زیادی برای کشور داری نمیگذاشته نشون هم به اون نشون که کشور رو از دست داد و فرار کرد و ما رو گیر اینا انداخت.
حتی غربیها هم قهمیدن که از این بخاری دیگه بلند نمیشه.
خلبانی چیز خوبیه اما برای تفریح نه اینکه کشورداری رو تفریحی انجام بدیم.مخصوصاً وقتی که دوست داشته باشی همه تصمیمات رو هم درش دخالت کنی.
عجب! شاه برای ممکلت وقت نمی‌گذاشت؟! ... من شنیدم دفتر کار محمدرضاشاه یکی منظم‌ترین و پرکارترین دفترها بوده ...

[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آن‌ها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)

فرزندان این عصر در مناسبات خود با هم‌عصران خویش از فرزندان نور عاقل‌ترند. (لوقا ۱۶ : ۹)

(ترجمه‌یِ هزاره‌یِ نو)
[/INDENT]وب‌لاگِ من: پژوهش‌های شاه‌پور برنابا جوینده
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 4 مهمان