12-29-2010, 07:48 PM
kourosh_bikhoda نوشته: من نگفتم همه با ساحرگی تولید شدند. ولی برخی از اونها غیر قابل تجربه هستند. مثلن عدم اجتماع نقیضین رو میشه بفرمایید چطور تجربه شده تا من هم بدونم؟ یعنی برای مثال کدام دو نقیضی رو خواستند با هم جمع کنند و نشده؟ یا اگر هم این آزمون روی داده، آیا تعمیم اون به همه ی نمونه های مشابه استقراگرایی نیست و باز هم مشکلات و کاستی های استقراگرایی در اون جاری نیست؟چرا عدم اجتماع نقیضین را آروینناپذیر میدانید؟
نخست بایستی دید دو چیز متناقض چه هستند، با این تعریف میگوییم
دو چیز متناقض دو چیزی هستند که نمیتوانند هر دو در یک زمان در جریان باشند.
برای نمونه، مرگ و زندگی دو چیز متناقض هستند و یک جاندار، نمیتواند هم مرده و هم زنده باشد.
پس روشن است که با نگاه به پیرامون و آروین کردن «جمع ناپذیری نقیضین» این اصل منطقی را در آوردهایم.
اینکه استقراگرایی کاستی دارد و .. بهانه اینکه اصل منطقی که
از آروین گرفتهایم را با تردستی یک چیز دیگر جا بزنیم نیز نیست.
اگر زد و فردا ناگهان این امر شدنی شد و جاندار میتوانست هم زنده باشد
هم مرده، اصل عدم اجتماع نقیضین ما که تا دیروز منطقی بود، ناگهان نامنطقی نیز خواهد شد.
kourosh_bikhoda نوشته: تابحال شنیدید که منطق پدر دانش هست؟ اگر شنیدید که باید بدونید منظور چیست. درست مثل ریاضیات، منطق هم یک حرامزاده ایست که همه جا سرک میکشه. همین که منطق پدر دانش باشه معناش اینه که در چارچوب علوم حضور داره. از علوم تجربی گرفته تا ریاضی و انسانی و غیره. تا روزی که شما «ارجاع دادن منطقی بودن چیزی رو به تجربه» (پیک شماره 5 -نقد در اینجا- و همینطور پیک شماره 32) توضیح ندید، خودتون هم ناخواسته به این اعتراف کردید که از دیدتون منشاء شناخت، تجربه است.
من متوجه نمیشوم، شما اینکه من ریشه شناخت
از جهان را آروین دانستهام را اعتراف به چیز بدی میدانید؟