نقل قول:من دقیقا نمیدانم چه اتفاقی درون بدن انسان میافتد که باعث ایجاد حس خستگی میشود ، لطفا کمی توضیح بدهید در این مورد ، جالب است.
خستگی در اینجا اگر همان خستگی روانی باشد، چهرههای گوناگونی دارد:
- ناامیدی
- دلسردی
- بیانگیزگی
- ...
بیشتر اینها ولی از یک گوهر که همان
پیشبینی[sup][aname=rpae356][[/aname][anchor=pae356]1][/anchor][/sup] آینده باشد سرچشمه میگیرند. مغز آدم میکوشد همواره و در هر دم آینده را
پیشدیده[sup][aname=rpa1772][[/aname][anchor=pa1772]2][/anchor][/sup] و
بُنمایههای[sup][aname=rpa9438][[/aname][anchor=pa9438]3][/anchor][/sup] زیستی (انرژی، توان، انگیزه، ..) را در راستایی که بیشترین سود را (از دید
فرگشت[sup][aname=rpa6475][[/aname][anchor=pa6475]4][/anchor][/sup]) میرساند ببرد.
روی هم رفته خستگی یک فرایند
پدافندین[sup][aname=rpa98df][[/aname][anchor=pa98df]5][/anchor][/sup] از سوی مغز است که انرژی در جایی که نیاز نیست هدر نرود و مانند هر سیستم دیگری
لغزش و باگ فراوان هم دارد. برای نمونه شما میکوشید یک کاری را انجام دهید و 6 ماه بیشتر از آنکه گمان میکردید هم بدرازا میکشد، در
اینجا کم کم ناخودآگاهتان انگیزههای شما را دیگر
دگرانده[sup][aname=rpa798d][[/aname][anchor=pa798d]6][/anchor][/sup] و گرایشتان بسوی چیزهای دیگر میرود و اندکی دلسردی اینجا و اندکی
ناامیدی آنجا و نداشتن انگیزه برای پیشبردِ کار همگی روی هم انباشته شده و مایه این میشوند که کارتان را نیمهکاره ول کرده و به سراغ یک چیز دیگر بروید.
در گذشتهها و در روند فرگشت این رویکرد بسیار سودمند بوده، ولی در جهان امروز اینگونه نیست. ما امروز در جهانی زندگی میکنیم که برداشت ما از چیزها
بسیار زمانبر میباشد. برای نمونه چندین و چند سال به درس و دانشگاه رفتن و کار (career) و ... پرداختن همگی سرمایهگذاریهای
بلند-زمانی[sup][aname=rpab3bc][[/aname][anchor=pab3bc]7][/anchor][/sup] هستند که در گذشتهها
بگرایند[sup][aname=rpa80d6][[/aname][anchor=pa80d6]8][/anchor][/sup] نبودهاند.
برای نمونه یادگیری پیانوزنی یک فرایند
نارژگین[sup][aname=rpa7d2b][[/aname][anchor=pa7d2b]9][/anchor][/sup] یا non-linear است، یک کسی شاید 5 سال پیانو بزند بی اینکه کوچکترین
دگرسانیای[sup][aname=rpa514d][[/aname][anchor=pa514d]10][/anchor][/sup] در تراز کارش دیده شود ولی یک روز ناگهان در میانههایِ سال پنجم که پیانو زد با شگفتی دریابد که بخوبی شوپن انگشتانش روی کیبرد
میتنزند[sup][aname=rpa19ee][[/aname][anchor=pa19ee]11][/anchor][/sup].
فرآیندهای نارژگین - که بیشتر پدیدههای طبیعی در این دستهاند - کمی تا اندکی با دریافت ما از واقعیت جور نیستند. برای نمونه یادگیری همیشه
فرایندی نارژگین است. شما یک چیزی را میخوانید و میخوانید و چیزی سر در نمیاورید، ولی روز سوم ناگهان همه چیز برایتان مانند
مـُـهــا[sup][aname=rpa6ecb][[/aname][anchor=pa6ecb]12][/anchor][/sup] آشکار و دریافتنی میشود.
این دسته از دلسردیها را با دانستن چگونگیِ کارکردِ فرایندهای نارجگینی میتوان باسانی پیچاند.
هرآینه, در همه اینها نباید فراموشید که شاید براستی جایی نیاز هم به دلسردی و ناامیدی برود؛ رویهمرفته باید با نگرشی
بسیار خردمندانه و دوراندیشانه پیشرفته و نگذاشت که احساس یا انگیزههایی مانند غرور مایهیِ
گُزیرشهای[sup][aname=rpab205][[/aname][anchor=pab205]13][/anchor][/sup] نافرنودین و بیسرانجام شوند.
----
[aname=pae356]1[/aname]. [anchor=rpae356]^[/anchor] piš{pišvand}+bin+i{pasvand}::Pišbini || پیشبینی: prediction
[aname=pa1772]2[/aname]. [anchor=rpa1772]^[/anchor] piš{pišvand}+didan::Pišdidan || پیشدیدن: پیشبینی کردن Ϣiki-En to predict
[aname=pa9438]3[/aname]. [anchor=rpa9438]^[/anchor] bon+mâye::Bonmâye || بنمایه: منبع Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ resource || بنمایه: منبع زیستی biological resource
[aname=pa6475]4[/aname]. [anchor=rpa6475]^[/anchor] far+gaštan::Fargaštan || فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com to evolve
[aname=pa98df]5[/aname]. [anchor=rpa98df]^[/anchor] pad+âfand+in{pasvand}::Padâfandin || پدافندین: دفاعی Ϣiki-En defensive
[aname=pa798d]6[/aname]. [anchor=rpa798d]^[/anchor] Degarânidan <— Degarândan || دگرانیدن: تغییر دادن to change
[aname=pab3bc]7[/aname]. [anchor=rpab3bc]^[/anchor] Boland-Zamân || بلند-زمان: مدت طولانی long-term
[aname=pa80d6]8[/aname]. [anchor=rpa80d6]^[/anchor] be+gerâyand::Begerâyand || بگرایند: احتمالا Ϣiki-En, Ϣiki-En likely; probably
[aname=pa7d2b]9[/aname]. [anchor=rpa7d2b]^[/anchor] nâ+raž+gin::Nâražgin || None: نارژگون; ناخطی; غیر خطی non-linear
[aname=pa514d]10[/aname]. [anchor=rpa514d]^[/anchor] digar+sân+i{pasvand}::Digarsâni <— Degarsâni || دیگرسانی: تفاوت ⚕Heydari difference
[aname=pa19ee]11[/aname]. [anchor=rpa19ee]^[/anchor] Tanzidan || تنزیدن: رقصیدن to dance tanzen
[aname=pa6ecb]12[/aname]. [anchor=rpa6ecb]^[/anchor] Mohâ || مها: بلور Ϣiki-En, Dehxodâ crystal
[aname=pab205]13[/aname]. [anchor=rpab205]^[/anchor] Gozireš || گزیرش: تصمیم گیری decision making