نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چه زمان‌هایی نگرمان را ابراز کنیم؟
#1

Mehrbod نوشته: hmm اینها که پیوندی بایسته به پرسمان پارسیک ندارند, از دیدگاه خودِ من در جایی چون اندرتار — یا جهانتار, یا رایاتار, یا همان اینترنت (; — که آشکاردن باور خود هیچ هزینه و
پیامد جانی و ... در بر ندارد, کار شما نااخلاقی است. یعنی اگر چیزی را نادرست میبینید, باید بگویید. اگر خاموشی گزیده و چیزی نگویید که هرگز چیزی درست نمیشود!

درباره‌یِ خود پارسیک هم این سخنان در همین سخنگاه و در نوشتار بسیار زیبایی از @مزدك بامداد, به نام «هفت خان اسپندیار» پیشتر یک به یک و بزیبایی پاسخ درخور گرفته‌اند: ساختارشناسی زبان پارسیک - برگ 5

پارسیگر
خوب من اصلا اعتقادی ندارم که همه رسالت دارن تا هرچه بنظرشون درست میرسه رو بگن یا هرچه که نادرست میدونن رو مورد نقد قرار بدن. ریشه ی خیلی از اختلاف های بشری همین احساس رسالت کردنه! بویژه اونکه بخوایم در همه چیز ابراز نظر کنیم.
مسائل انسانی خیلی مهمتری در دنیای پیرامون ما وجود داره که ما میبایست در مورد اونها احساس مسئولیت کنیم و نمیکنیم.
بسیاری از مسائل انسانی هستند که ما نباید در موردشون حتی اظهار نظری بکنیم و با خودخواهی نه تنها نظر میدیم، بلکه اصرار میکنیم که نظرمون حتما درسته و باید اجرا بشه.
تشخیص درست از غلط به قدری سخته و اهمیت اعمال و گفتار ما به قدری زیاده که هرکدوم از ما موقع حرف زدن و اظهار نظر، وقتی که میدونه این اظهار نظر ممکنه بر زندگی دیگران اثر بذاره، واقعا دست ودلش باید بلرزه.
اگر من بدونم تصمیمی که من میگیرم یا حرفی که میزنم هر دو احتمال داشتن اثر بد و خوب رو روی اطرافیانم داره، به شخصه ترجیح میدم برای دوری از اثر بد، قید اثر خوب رو هم بزنم.
اینها همگی به جهان بینی فرد بستگی داره و قضاوت اخلاقی بودن یا نبودنش کار چندان آسونی نیست.
پاسخ
#2

من پیچیدگی رفتار ر اینجا نمیدانم, ولی اگر شما نگری درباره‌یِ یک چیز دارید و نگرتان از دیدگاه خودتان
بسنده سنجیده و هوشمندانه است, اگر آنرا در جاییکه دیگران کار نادرستی میانجامند بیان نکنید, بیگمان کار نااخلاق‌ای انجام داده‌اید.

روشن است من درباره‌یِ اینکه ناهار چه بخورم هم نگر خودم را دارم, ولی این ارزش چندانی ندارد بخواهم همیشه و هرجا بازگویی کنیم (مگر زمانیکه کسی یا دوستی میخواهد
نگر مرا برای سپارش خوراکی چیزی بداند).

ولی چیزی مانند اسلام, اگر شما بدانید و بباورید (سنجیده و آگاهانه) که اسلام دینی است دروغین, اگر آنرا بیان نکنید (بویژه در جایی مانند اندرتار که هزینه‌یِ جانی و ... ندارد) کارتان ١٠٠% نااخلاقی و بی‌اخلاقی خواهد بود.

پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#3

"If you see fraud and do not say fraud, then you are a fraud"
— Nassim Nicholas Taleb


.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#4

Mehrbod نوشته:

"If you see fraud and do not say fraud, then you are a fraud"
— Nassim Nicholas Taleb

و اگر تشخیصتان از شیادی نادرست باشد و به فرد بیگناهی شیاد بگویید چه؟ اگر اصلا تشخیص دادید فردی شیاد است و این را گفتید و ثابت کردید و فرزند نوجوان او که از این موضوع اطلاعی نداشته خودکشی کرد، وجدانتان را راضی خواهید کرد که به گفته ی نسیم نیکلاس طالب عمل کرده اید؟
یا اصلا اگر افشای این شیاد به رواج شیادی او از طریق آموزش دیگران انجامید چه؟
پاسخ
#5

سامان نوشته: اگر اصلا تشخیص دادید فردی شیاد است و این را گفتید و ثابت کردید و فرزند نوجوان او که از این موضوع اطلاعی نداشته خودکشی کرد، وجدانتان را راضی خواهید کرد که به گفته ی نسیم نیکلاس طالب عمل کرده اید؟
یا اصلا اگر افشای این شیاد به رواج شیادی او از طریق آموزش دیگران انجامید چه؟

آری, اگر کسی با کلاهبرداری و شارلاتان بودن و تیغیدن مردم پول درمیاورد,‌ از خویشکاری هر کس است که دست وی را رو کند.

فرزند چنین آدمی هم خواه ناخواه چوبِ کار نادرست پدر خود را میتواند بخورد (که این هم به خودی خود تا همین تراز
وژداندرد و خودکشی و ... بد نیست, زیرا به دیگران میگوید اگر در زندگی کارِ درست را نکنند, فرزندان آنها هم شاید روزی چوبِ کار نادرستِ آنها را بجایش بخورند).

رویهمرفته اگر برای اینکه کسی آزرده نشود نخواهیم چیزی بگوییم, در عمل باید خاموش و مرده باشیم.




سامان نوشته: و اگر تشخیصتان از شیادی نادرست باشد و به فرد بیگناهی شیاد بگویید چه؟

هیچ, چه باید بشود؟
مگر کسی را دادگاهی کرده‌اید که چیزی بشود!؟ شما میبینید اسلام دروغه, انرژی میسوزانید و مینویسید دروغه, برای این, برای آن —> خویشکاری اتان را انجامیده‌اید.

پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#6

Mehrbod نوشته: آری, اگر کسی با کلاهبرداری و شارلاتان بودن و تیغیدن مردم پول درمیاورد,‌ از خویشکاری هر کس است که دست وی را رو کند.

فرزند چنین آدمی هم خواه ناخواه چوبِ کار نادرست پدر خود را میتواند بخورد (که این هم به خودی خود تا همین تراز
وژداندرد و خودکشی و ... بد نیست, زیرا به دیگران میگوید اگر در زندگی کارِ درست را نکنند, فرزندان آنها هم شاید روزی چوبِ کار نادرستِ آنها را بجایش بخورند).

رویهمرفته اگر برای اینکه کسی آزرده نشود نخواهیم چیزی بگوییم, در عمل باید خاموش و مرده باشیم.






هیچ, چه باید بشود؟
مگر کسی را دادگاهی کرده‌اید که چیزی بشود!؟ شما میبینید اسلام دروغه, انرژی میسوزانید و مینویسید دروغه, برای این, برای آن —> خویشکاری اتان را انجامیده‌اید.

پارسیگر
خوب ما به سادگی در این خصوص با هم اختلاف داریم. من حق دارم به این نتیجه برسم كه شمایی كه مرگ یك انسان را در برابر افشا گری خودتان بی اهمیت میدانید، خودخواه و سنگدل هستید. شما هم حق دارید منی كه معتقدم در موقع گفتن باید رعایت مسائلی به جز صرف افشای بدی را هم كرد، بی اخلاق بدانید.
پاسخ
#7

سامان نوشته: خوب ما به سادگی در این خصوص با هم اختلاف داریم. من حق دارم به این نتیجه برسم كه شمایی كه مرگ یك انسان را در برابر افشا گری خودتان بی اهمیت میدانید، خودخواه و سنگدل هستید.

گفتیم که, نوشتن ما دادگاهی کردن دیگران نیست.

اگر کسی آن بیرون از روی سخن روشنگرانه‌یِ من برود بیگناهی را بکشد هم خود وی گناهکار است, نه من که تنها سخن و باورم را بیان کرده‌ایم.




سامان نوشته: شما هم حق دارید منی كه معتقدم در موقع گفتن باید رعایت مسائلی به جز صرف افشای بدی را هم كرد، بی اخلاق بدانید.

نیکی و راستی سودی دیرنده و پاینده دارند, "مراعات احساسات ظریف و شکننده‌یِ دیگران" سودی گذرا و زیانی بس بلند-زمان.

برای نمونه, شما شاید به اینکه خداباوران از احساس خوبی که خداباوری و بودن خدایی گرم و مهربان آن بالا در آسمان به ایشان میدهد ارج نِهید و به ایشان نگویید خدا نیست (بگذارید خوش باشند), در اینجا شما
سودی گذرا به دست آورده‌اید: خداباوران در باورشان خوشان زندگی خودشان را میکنند بی آنکه از دریافتِ نادرستیِ باورهایشان آزرده شوند.

ولی زیانی بسیار بزرگ به هومنی هم رسانیده‌اید, چرا؟ چون خداباوری مردم را تنبل میکند, آنها را به زندگی پس از مرگ می‌باوراند و انگیزه‌یِ آنها در شناخت و کنجکاوی و سروری یافتن بر سرنوشت خود را می‌خاموشاند.

نمونه‌وار اگر مردم کمتری خداباور باشند, ما زودتر به نامیرایی مادی دست میابیم, زیرا بیشینگان میدانند که خدایی نیست و زندگیِ پس از مرگی نیست و پس کسی بجز هومن
سرور خود او نیست. اگر به مردم خداباور میبود, هنوز اگر کسی چنگار میگرفت میگفتند «مرگ حق است و خواست خداست» و بسادگی با پذیرش ناتوانی, کاری نمیکردند و خوشنود هم
میماندند, ولی زمانیکه دانستند چنگار خواست خدا نیست (زیرا خدایی نیست) و در ریشه چیزی بیشتر از یک لغزش ژنتیکی کودنانه نیستند, آنگاه میکوشند با دانش و کوشش خودشان آنرا از میان بردارند و سرور و نویسنده‌یِ سرنوشت خود باشند.

پس راستی گرچه در آغاز میتواند آزارنده باشد, ولی در بلند-زمان همیشه مایه‌یِ فزونی بهزیستی و آسودگی میشود.


پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#8

سامان نوشته: چه زمان‌هایی نگرمان را ابراز کنیم؟

هر زمان که دلمان خواست ! (آزادی بیان)

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#9

sonixax نوشته: هر زمان که دلمان خواست ! (آزادی بیان)
عنوان را جناب مهربد زمانیكه نوشته ی مرا از جستار دیگری انتقال دادند انتخاب كردند. الان شما ایشان را مسخره كردید یا مرا؟:e057:
پاسخ
#10

سامان نوشته: عنوان را جناب مهربد زمانیكه نوشته ی مرا از جستار دیگری انتقال دادند انتخاب كردند. الان شما ایشان را مسخره كردید یا مرا؟:e057:
به جان خودم كسی را مسخره نكردم !!!!

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
آخرین ارسال توسط
کمتر‌از 1 دقیقه قبل

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 3 مهمان