11-12-2010, 05:57 PM
Reactor نوشته: سوءبرداشت نشه من اصلا قصدم متهم کردن شما نبود!
نه اصلاً سوءبرداشت نشد.
Reactor نوشته: ببینید قرآن پر از حرف ها و ادعاها و قصه های بدون مدرک و سند هست که هیچ کدوم پایه و اساس درست و حسابی نداره! شاید اینجا هم به همین صورت بوده!
بسیاری از قصههای قرآنی، «اساطیر الأولین» هستند. بسیاری از داستانهای تلمودی/میشنایی برگرفته شدهاند. چنین هم نیست که کاملاً بیحسابوکتاب باشند.
تا جایی که من میدانم (تقریباً مطمئنم)، تقریباً تمام قرآنپژوهان غربی، و در کنار آنها، شرقپژوهان، بر اینکه این قصههای ذوالقرنین اخذشده از اثر اسطورهای رمان اسکندر هست، باهم همنظرند.
دانشنامهی Wikipedia، ذیل مدخل ِ Alexander in the Qur'an، نتیجهی تحقیقات پژوهنگان و نظر مفسرین قرآن در اینباره را چنین خلاصه میکند: [INDENT]اینکه ذوالقرنین در قرآن همان اسکندر کبیر است، در میان پژوهندگان غربی، تقریبا بهشکلی فراگیر و همهجانبه پذیرفته شده است. دلیل چنین اتفاقنظری آن است که داستان ذوالقرنین، آنطور که در قرآن روایت شده، با فصلهایی از رمان اسکندر، به شکل نزدیکی مطابقت میکند. رمان اسکندر (Alexander Romance) گردآوریایست از شرح کارهای اسکندر که از منابع یونانی و مسیحی استخراج شده، و در طول دوران باستان و قرون میانه، تحتِ ویرایشها قرار گرفته و افزودههایی به آن اضافه شده است. در طول تاریخ، محققان ِ مسلمان ذوالقرنین را همان اسکندر دانستهاند، هرچند اخیرا برخی تئوریهای رقیب نیز مطرح شدهاند. پژوهندگان ِ خاورشناس، با مطالعه و بررسی اسطورههای کهن مسیحی راجع به اسکندر، بهشکل مستقلی به این نتیجه رسیدهاند که ذوالقرنین لقبی برای اسکندر کبیر است. (منبع)
[/INDENT]برای توضیحاتِ بیشتر به این نوشتار مراجعه کنید:آیا موردنظر قرآن از "ذوالقرنین" لقبِ مشهورِ اسکندر مقدونی است؟!
http://rowzeh.blogsky.com/1386/09/28/post-16
http://rowzeh.blogsky.com/1386/09/28/post-16
من میخواهم همین نوشتار را (که از نوشتارهای قدیمییِ من هست) مستندتر و مستدلترش سازم. اگر دوستان بتوانند کمکی کنند، خرسند میشوم.
Reactor نوشته: در آخر با توجه به اینکه ما در مملکت اسلامی زندگی میکنیم که سرنوشت تاریخمون افتاده دست یک مشت مسلمان دیوانه که هر روز قصد تخریب هویتمون رو دارند به نظرم بی نهایت بهتره که حتی اگر بر فرض محال دلایل بالا هم وجود نداشت لااقل یک ذره سیاست داشته باشیم و ذوالقرنین رو همون کوروش کبیر بدونیم بلکم بشه با این ترفندها دل 4تا سازمان رو بدست آورد تا یک بودجه ای کنار بگذارند خرج میراث فرهنگی و تاریخی مملکتمون کنند!
من خودم بسیار بسیار به کشورم علاقهمند هستم و اوضاع آن را هم شاید درک کنم. امّا، تجربهی انقلاب اسلامی و آنچه در این سیسال از این مردم مشاهده کردهام، به من میگوید که (مانند اشخاصی چون رضا فاضلی) سعی کنم تا اندازهیِ فهم و شعورم واقعیات را بگویم.
چون، مردم یک مشت آخوند را آوردهاند کردهاند سلطانشان و الآن همین آخوندها به پشتوانهی آنچه از همین مردم دریافته داشته و میکنند، مردم را به این روز سیاه انداختهاند، من بیایم دروغ بگویم ذو القرنین همان کوروش کبیر است؟ من چنین نمیکنم.
(وقتی آخوندها به این گشادهدستی و توانایی میتوانند ما را چنین چپاول و سیهروز کنند، حتماً لیاقتشان از ما بیشتر بوده و به قول رضا فاضلی (که الآن دو هفت است، هر شب شوهایش را نگاه میکنم و خیلی دوستدارش شدهام)، «نوش جانشانِشان».)
البته، در این جستار وارد این بحثها نشویم، خیلی خوب میشود.
Reactor نوشته: هر چند اگر به دل بخواهی من بود میگفتم همون اسکندر وحشی همجنس باز فقط بدرد زباله دونی مثل قرآن میخورد.چون در و تخته باید با هم جور در بیان
حرفِ حساب جواب ندارد.
[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آنها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)
فرزندان این عصر در مناسبات خود با همعصران خویش از فرزندان نور عاقلترند. (لوقا ۱۶ : ۹)
(ترجمهیِ هزارهیِ نو)
[/INDENT]وبلاگِ من: پژوهشهای شاهپور برنابا جوینده
فرزندان این عصر در مناسبات خود با همعصران خویش از فرزندان نور عاقلترند. (لوقا ۱۶ : ۹)
(ترجمهیِ هزارهیِ نو)