05-03-2012, 08:25 PM
khayyam نوشته: ... در تاریخ ملاک یقین چیست؟ گمان می کنم علم هنوز برای این سوال جواب درستی ندارد. آنچه از اسناد و شهادات، بعد از تحقیق و انتقاد علمی بر می آید مفید جزم و یقین نیست موجد ظن و تخمین است و بر آنچه به قول ارباب منطق، متکی بر شایعات و متواترات و مظنونات باشد چگونه می توان معرفت قطعی و جزمی بنیاد نهاد؟من هم به شخصه با سخنان ايشون موافقم و فكر كنم اين جمله هم بي ارتباط با متن شما نباشه
این که کسانی مانند میشله، تاریخ را بعث و نشور حوادث در گذشته در محضر یک قاضی خوانده اند خالی از مسامحه نیست. گذشته یی را که در فضای بی انتهای خاموشی و فراموشی غوطه می خورد چگونه می توان به مدد سندی و کتابی چند که بر حسب اتفاق از دستبرد فنا و فراموشی جسته است دیگر باره زنده کرد؟
در تاریخ از بی طرفی و حقیقت جویی سخن بسیار گفته اند. لیکن این سخن ادعایی بیش نیست. مورخ از همان جا که موضوع تاریخ خود را انتخاب می کند در واقع دنبال هوس و میل خود می رود و از بی طرفی خارج می شود. اگر تاریخ هند را موضوع تحقیق خویش قرار می دهد برای آن است که رغبتی یا مصلحتی او را به حوادث آن سرزمین علاقه مند کرده است و اگر از انقلاب فرانسه سخن می گوید، از آن روست که در آن ماجرا چیزی هست که با احساسات و تمایلات او منابستی دارد. بنابراین بی طرفی مورخ ادعایی است که به دشواری می توان آن را تایید کرد.
... در تاریخ اگر بتوان تجربه و استقراء را مانند علوم طبیعی به کار بست، مورخ می تواند از صحت روش تحقیق خویش مطمئن باشد. لیکن باز نمی تواند معلوماتی را که از آن روش به دست می آورد مثل یک حقیقت علمی، قطعی و تردد ناپذیر اعلام کند. اما کیست که بتواند در تاریخ مانند علوم روش تجربی درست به کار بندد؟
از مقدمه کتاب دو قرن سکوت اثر دکتر عبد الحسین زرین کوب
به نظر من این بهترین نظری است که می تواند درباره ی تاریخ داشت. برای مطالعه ی بیشتر درباره ی این مسئله می تونید کتاب تاریخ در ترازو اثر زرین کوب رو بخونید
[SIZE=3]بيطرفي، آرماني است كه هيچ تاريخ نگار واقعي را بر آن دسترس نيست، زيرا تنها از راه جانبداري است كه مي تواند ميان روبدادهاي موثر و آنها كه ارتباط مستقيمي با موضوع بحث ندارند، تمييز و تفكيكي قائل
شود."اريك نيوتن"
[/SIZE]