09-11-2015, 11:19 AM
Mehrbod نوشته: به سلامتی! چند فرتور از خودتان برایم بفرستید تا من هم شهادت بدهم.نه دیگه بیم آن دارم به طور ناخود آگاه مرزهای هنجار فروم را بشکنید
Mehrbod نوشته: نه اینجور نیست, این تنها یک بازیست که جامعهیِ مدرن در دسترس گذاشته است که این احساس درونیخوب چون در حقیقت واقعا میستیزند و کنترل بر زندگیشان را حقیقتا پیدا میکنند.
شورشجویی و ناخوشنودی مردم بی هزینهیِ بیرونی تخلیه بشود. ب.ن. کسیکه در زندگی و آینده و سرنوتش خود هیچ
کنترلی ندارد و همهیِ شرایط و چگونگیهایِ زیستن او را بوروکراتهایی ناشناس و قانونگذارهایی گمنام و دور از دسترس
پی میریند, با سیخ کردن موهایش یا شلوار پارهپاره پوشیدن ناگاه این احساس را پیدا میکند که دارد با "سیستم میستیزد" و
چون دیگران هم بد به او نگاه میکنند و در کنارش یک چند تایی هم مانند خودش پیدا میشوند که با او همراه میشوند — این احساس تقویت میشود.
از همینرو نیز امروزه ما بیشمار گروهکهای اینچنینی میبینیم, از کلاسیکترها که punkها بودند تا
امروزینترها که emoها و nomadها باشند و همهیِ اینها نیز در این باور پوچ به سر میبرند که دارند نمونهوار با بهمان مدل
موی سر, یا بیسار خالکوبی تن, یا پوشش آنچنانی با سیستم میستیزند و براستی کنترلی روی زندگیشان پیدا کردهاند.
ببینید رفتار اجتماع لزوما یک رفتار سازمان یافته و مکانیزه نیست و برآیند خرده واکنش های افراد آن ,مسیر حرکت را مشخص میکنند.البته در برابر قدرت دولت و حکومت ها چندان با سرعت نیست اما پایستگی آن بیشتر است.
هنجار یک جامعه به دست قدرت تعیین نمیشود.در همین ج.ا خودمان که نمونه ی بارز حکومتیست که سعی دارد برای افراد مرزهای فرهنگی را تعیین و تکلیف کند نیز میبینیم مطلقا موفق نیست چرا که در دل جامعه چیزی غیر از خواست قدرت در جریان است .
در مقابل حرف شما که سقوط انسان را به خاطر گرفتار شدنش در شرایط محیطی و زیستی اش گوشزد میکنید په چیزی بهتر از هنجار شکنی که انسان به جای دیدن خود از چشم همشهریانش و توده وار زندگی کردن به هستی خود متمرکز شود ؟و به جای اینکه خود را در قبال جامعه اش بسنجد خود را در هستی خویش تعریف کند؟
شراب اولی تر ...