09-04-2015, 11:20 PM
زین گونهام كه در غم غربت شكیب نیست
گر سر كنم شكایت هجران غریب نیست
جانم بگیر و صحبت جانانهام ببخش
كز جان شكیب هست و ز جانان شكیب نیست
گم گشتهی دیار محبت كجا رود؟
نام حبیب هست و نشان حبیب نیست
عاشق منم كه یار به حالم نظر نكرد
ای خواجه درد هست و لیكن طبیب نیست
در كار عشق او كه جهانیش مدعی است
این شكر چون كنیم كه ما را رقیب نیست
جانا نصاب حسن تو حد كمال یافت
وین بخت بین كه از تو هنوزم نصیب نیست
گلبانگ سایه گوش كن ای سرو خوش خرام
كاین سوز دل به نـالهی هر عندلیب نیست
هوشنگ ابتهاج
گر سر كنم شكایت هجران غریب نیست
جانم بگیر و صحبت جانانهام ببخش
كز جان شكیب هست و ز جانان شكیب نیست
گم گشتهی دیار محبت كجا رود؟
نام حبیب هست و نشان حبیب نیست
عاشق منم كه یار به حالم نظر نكرد
ای خواجه درد هست و لیكن طبیب نیست
در كار عشق او كه جهانیش مدعی است
این شكر چون كنیم كه ما را رقیب نیست
جانا نصاب حسن تو حد كمال یافت
وین بخت بین كه از تو هنوزم نصیب نیست
گلبانگ سایه گوش كن ای سرو خوش خرام
كاین سوز دل به نـالهی هر عندلیب نیست
هوشنگ ابتهاج
کسشر هم تعاونی؟!