04-14-2012, 06:32 PM
در عجبم از محمدی که ادعای نبوتش ماتحت شمقدر را به دو نیم کرده
اما قادر به ساخت حمام و توالت برای اعراب نبوده.
امام نقی و افکار صادقانه
*****************************
ابودیزل روایت میکند، امام نقی وقتی به مستراح میرفت به چنان حالت عرفانی میرسید که تا از آنجا بیرون نمی آید هیچ چیزی متوجه نمیشد. زمان کوچولو که این موضوع را میدانست، کلوخ مخصوص امام نقی را با کلوخی تیز عوض کرد.
امام مقداری خودش را با کلوخ تطهیر کرد که ناگهان از حالت عرفانی خارج شد و هوارش به آسمان دوم رسید. اهل بیتش وی را به درمانگاه بردند و به خاطر جراحات بیش از حد، در بیمارستان بستری شد.
وی بعدا علم لدنی اش را فعال کرد و وقتی متوجه شد زمان کوچولو این کار را کرده، وی را در اولین چاه نزدیک بیتشان پرت کرد.
***************************
روزی شمقدر که دورادور مناجات های عفیر را میشنید از سرِ خیرخواهی رو به عفیر(ع) نمود و گفت: ای عفیر، تو را چه شد که از راه اهل بیت برگشتی. اصلاً قبول. بر فرض هم امام ما کلاش باشد. چه اشکالی دارد که همواره به یاد امامی باشیم که در همه چیز از انسانهای زمان خود و آینده برتر است؟ چه اشکالی دارد که سعی کنیم دنباله روی وجناتش –هر چند فرضی- باشیم؟
عفیر یک پُک عمیق به سیگار وینیستون قرمزش زد در حالیکه دود غلیظش را بیرون می داد گفت:
ای شمقدر!
وقتی تو داستان زندگی فقط دنبال پری قصه ها باشی
آخرش همون کلاغی میشی که هیچوقت به خونش نرسید.
اما قادر به ساخت حمام و توالت برای اعراب نبوده.
امام نقی و افکار صادقانه
*****************************
ابودیزل روایت میکند، امام نقی وقتی به مستراح میرفت به چنان حالت عرفانی میرسید که تا از آنجا بیرون نمی آید هیچ چیزی متوجه نمیشد. زمان کوچولو که این موضوع را میدانست، کلوخ مخصوص امام نقی را با کلوخی تیز عوض کرد.
امام مقداری خودش را با کلوخ تطهیر کرد که ناگهان از حالت عرفانی خارج شد و هوارش به آسمان دوم رسید. اهل بیتش وی را به درمانگاه بردند و به خاطر جراحات بیش از حد، در بیمارستان بستری شد.
وی بعدا علم لدنی اش را فعال کرد و وقتی متوجه شد زمان کوچولو این کار را کرده، وی را در اولین چاه نزدیک بیتشان پرت کرد.
***************************
روزی شمقدر که دورادور مناجات های عفیر را میشنید از سرِ خیرخواهی رو به عفیر(ع) نمود و گفت: ای عفیر، تو را چه شد که از راه اهل بیت برگشتی. اصلاً قبول. بر فرض هم امام ما کلاش باشد. چه اشکالی دارد که همواره به یاد امامی باشیم که در همه چیز از انسانهای زمان خود و آینده برتر است؟ چه اشکالی دارد که سعی کنیم دنباله روی وجناتش –هر چند فرضی- باشیم؟
عفیر یک پُک عمیق به سیگار وینیستون قرمزش زد در حالیکه دود غلیظش را بیرون می داد گفت:
ای شمقدر!
وقتی تو داستان زندگی فقط دنبال پری قصه ها باشی
آخرش همون کلاغی میشی که هیچوقت به خونش نرسید.
سنده سگ تو کس و دهن حضرت زهرا جده جنده سیدهای اولاد پیامبر اسلام.
تمام کادر وزارت اطلاعات و بسیج و سپاه پاسداران و پلیس و انتظامی و حراستی ایران و مزدورانشان بدون استثنا مادر جنده هستند.