[Agnostic]

امام نقی به امام شمقدر قول داده بود که سوسن را رها می کند و با او به شهر دیگری برای زندگی می روند، اما هر بار بهانه ای می آورد، کار بدانجا رسید که امام شمقدر، به حالت قهر امام نقی را ترک کرد و به شهر دیگری رفت، و چون پول نداشت، برای کار به یک سیرک مراجعه فرمودند.
ایشان به نزد مدیر سیرک رفته و درخواست کار دادند، و چون مدیر سیرک پرسید که توانایی ایشان چیست، ایشان فضانوردی و معراج را توانایی ویژه خود عنوان کردند، و چون مدیر سیرک از امام شمقدر خواست که عملیات معراج را اجرا کند، امام شمقدر متوجه شد که بدون امام نقی قابلیت معراج رفتن ندارد، اینگونه بود که دست از گردن درازتر، به اصطبل نقوی مراجعه کرد...!

سیره النقی، نوشته ابن قنبل، فصل دعواهای زناشویی امام نقی و امام شمقدر


**********************************


امام:ابو لاشی هیچ میدانی‌ تمامِ قوانینِ ضّد زن در قرآن بعداز مرگِ خدیجه است؟

ابو لاشی:آری مولایِ من علیه السّلام

امام:ابو لاشی هیچ میدانی‌ ازدواجِ رسولولولو با خدیجه یک راهِ میان بر بوده برای رسیدن به ثروت و قدرت از طرفِ محمد؟

ابو لاشی :بدرستی که چنین بوده ای پدر و مادرت به فدایم

امام:ابو لاشی علم لدنی من می‌گوید تا زمان مرگِ خدیجه رسولولولو غلامِ گوش به زنگِ خدیجه بوده

ابو لاشی:علم غیر لدنیِ من هم همین را می‌گوید‌ای سید و سالارِ جوانانِ بهشت

امام:ابو لاشی طبق نظریهِ فروید آیاتِ ضّدِ زنِ قرآن ریشه در کیفیتِ رابطه زناشوی رسولولولو داشته.....

تاثیر فروید بر اندیشه‌هام نقی‌ (ع)