04-28-2015, 03:22 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"و ما کان هذا القرآن ان یفترى من دون اللّه و لکن تصدیق الذى بین یدیه و تفصیل الکتاب لا ریب فیه من رب العالمین (37) ام یقولون افترئه قل فاتوا بسورة مثله و ادعوا من استطعتم من دون اللّه ان کنتم صادقین (38) بل کذبوا بمالم یحیطوا بعلمه و لما یاتهم تاویله کذلک کذب الذین من قبلهم فانظر کیف کان عاقبة الظالمین (39) و منهم من یومن به و منهم من لا یومن به و ربک اعلم بالمفسدین (40) و ان کذبوک فقل لى عملى و لکم عملکم انتم بریون مما اعمل و انا برى ء مما تعملون (41) و منهم من یستمعون الیک افانت تسمع الصم و لو کانوا لا یعقلون (42) و منهم من ینظر الیک افانت تهدى العمى و لو کانوا لا یبصرون (43) ان اللّه لا یظلم الناس شیا و لکن الناس انفسهم یظلمون (44) و یوم یحشرهم کان لم یلبثوا الا ساعة من النهار یتعارفون بینهم قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه و ما کانوا مهتدین (45)"
"هم چه بود این گردآمده که بافته می شود از جدای خداوند هم تا برای بود راست دانی همان پیش دستش هم چند جداگریِ نوشتار نباشد نادرست پنداری درش از پروردگار جهانیان 37 یا می گویند ببافدش بگو باز بیاورید به جداگشته ای نمونه اش هم فرابخوانید کسی خواستید پی بروید از جدای خداوند اگر بودید راستگویانی 38 نه آره دروغ دانستند به چه نبوده گردآگاه شدند به دانشش هم تا برای چه نمی آیدش رخدادش جور آن دروغ پنداشت کسانی از پیشترشان باز بنگر چگونه بود دنبالهء ستمکاران 39 هم ازشان کسی باور می کند بهش هم ازشان کسیست نباشد باور می کند بهش هم پروردگارت داناترست به ویرانکار گشته ها 40هم اگر دروغ پنداشتندت باز بگو برایم انجامم هم تا برایتان انجامتان شما بیزارید از چه انجام می دهم هم من بیزارم از چه انجام می دهید 41هم ازشان کسیست چند می شنود سویت آیا باز تو شنوانی کر هم گر بودند نباشد اندیشه می گیرند 42هم ازشان کسیست می نگرد سویت آیا باز تو می نمایانی کور هم گر بودند نباشد می بینند 43چون خداوند نباشد ستم میشود مردمانُ چیزی هم تا برای بود مردمان تنهاشان ستم می شوند 44هم زمانی گرد انگیخته می شوند جوری که نبوده درنگ می شدند جز گاهی از روز چند می شناسند میانشان پیش زیان شدند کسانی دروغ پنداشتند به روبروشدن خداوند هم چیست بودند راهیافته گشته گانی؟ 45"
کسی گفت هیچ کس جور نوشتار دیگری نتواند بگوید که سخن خداوند هماوردخواهی کرده بستگی دارد به جایگاهش همانند این که داناست دیگری نادان هم دانا اندازه ای داناست که جایگاهش بالاتر رفته هم هیچ گونه کجی در داناییش نیست
دربارهء این که کودکی از بلندی بیافتد خداوند ستمگر است یا نه خداوند خودش آفریده جانش را می گیرد هدفی دارد که من هم تو ازش آگاه نیستیم برخی را خداوند سختی از فرزند گیری می کند برخی را فرزند فراوان داده هیچ کس جلوگیرش نیست شاید بدتر کند شاید بهتر آدمی بایستی دست از گمانپردازی بردارد هم روی به سویش آورد نه که چیزی گیرمان آمد دست ازش بکشیم برایش همتا بگذاریم بددهنی کنیم هم خداوند نباشد راه می نمایاند همخویشان ستمکاران ُ همانند او سورهء نور که "الله نور السماوات والارض.." را چون خودت چیزی بارت نبود پوسخند زدی خنده تان هم به خودتان بر می گردد که دلبستهء بیگانهء خداوند شدید
خداوندا من که به خواری پیشت آمدم مرا از درت در مکن جور سرکش شیطان خودخواه
"و ما کان هذا القرآن ان یفترى من دون اللّه و لکن تصدیق الذى بین یدیه و تفصیل الکتاب لا ریب فیه من رب العالمین (37) ام یقولون افترئه قل فاتوا بسورة مثله و ادعوا من استطعتم من دون اللّه ان کنتم صادقین (38) بل کذبوا بمالم یحیطوا بعلمه و لما یاتهم تاویله کذلک کذب الذین من قبلهم فانظر کیف کان عاقبة الظالمین (39) و منهم من یومن به و منهم من لا یومن به و ربک اعلم بالمفسدین (40) و ان کذبوک فقل لى عملى و لکم عملکم انتم بریون مما اعمل و انا برى ء مما تعملون (41) و منهم من یستمعون الیک افانت تسمع الصم و لو کانوا لا یعقلون (42) و منهم من ینظر الیک افانت تهدى العمى و لو کانوا لا یبصرون (43) ان اللّه لا یظلم الناس شیا و لکن الناس انفسهم یظلمون (44) و یوم یحشرهم کان لم یلبثوا الا ساعة من النهار یتعارفون بینهم قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه و ما کانوا مهتدین (45)"
"هم چه بود این گردآمده که بافته می شود از جدای خداوند هم تا برای بود راست دانی همان پیش دستش هم چند جداگریِ نوشتار نباشد نادرست پنداری درش از پروردگار جهانیان 37 یا می گویند ببافدش بگو باز بیاورید به جداگشته ای نمونه اش هم فرابخوانید کسی خواستید پی بروید از جدای خداوند اگر بودید راستگویانی 38 نه آره دروغ دانستند به چه نبوده گردآگاه شدند به دانشش هم تا برای چه نمی آیدش رخدادش جور آن دروغ پنداشت کسانی از پیشترشان باز بنگر چگونه بود دنبالهء ستمکاران 39 هم ازشان کسی باور می کند بهش هم ازشان کسیست نباشد باور می کند بهش هم پروردگارت داناترست به ویرانکار گشته ها 40هم اگر دروغ پنداشتندت باز بگو برایم انجامم هم تا برایتان انجامتان شما بیزارید از چه انجام می دهم هم من بیزارم از چه انجام می دهید 41هم ازشان کسیست چند می شنود سویت آیا باز تو شنوانی کر هم گر بودند نباشد اندیشه می گیرند 42هم ازشان کسیست می نگرد سویت آیا باز تو می نمایانی کور هم گر بودند نباشد می بینند 43چون خداوند نباشد ستم میشود مردمانُ چیزی هم تا برای بود مردمان تنهاشان ستم می شوند 44هم زمانی گرد انگیخته می شوند جوری که نبوده درنگ می شدند جز گاهی از روز چند می شناسند میانشان پیش زیان شدند کسانی دروغ پنداشتند به روبروشدن خداوند هم چیست بودند راهیافته گشته گانی؟ 45"
کسی گفت هیچ کس جور نوشتار دیگری نتواند بگوید که سخن خداوند هماوردخواهی کرده بستگی دارد به جایگاهش همانند این که داناست دیگری نادان هم دانا اندازه ای داناست که جایگاهش بالاتر رفته هم هیچ گونه کجی در داناییش نیست
دربارهء این که کودکی از بلندی بیافتد خداوند ستمگر است یا نه خداوند خودش آفریده جانش را می گیرد هدفی دارد که من هم تو ازش آگاه نیستیم برخی را خداوند سختی از فرزند گیری می کند برخی را فرزند فراوان داده هیچ کس جلوگیرش نیست شاید بدتر کند شاید بهتر آدمی بایستی دست از گمانپردازی بردارد هم روی به سویش آورد نه که چیزی گیرمان آمد دست ازش بکشیم برایش همتا بگذاریم بددهنی کنیم هم خداوند نباشد راه می نمایاند همخویشان ستمکاران ُ همانند او سورهء نور که "الله نور السماوات والارض.." را چون خودت چیزی بارت نبود پوسخند زدی خنده تان هم به خودتان بر می گردد که دلبستهء بیگانهء خداوند شدید
خداوندا من که به خواری پیشت آمدم مرا از درت در مکن جور سرکش شیطان خودخواه