04-16-2015, 06:02 AM
Timsar نوشته: به نظر من دین و ایمان لازمه زندگی بشر است فرضا مجرمی به خانه شما بیاید "البته عذر میخوام اینطور مثال میزنم" به نوامیستان خواهر و مادرتان تعرض جنسی کند و مال و اموال شما را غارت کند آنوقت چه کار میکنید؟ اگر دین را قبول نداشته باشی و تابع دموکراسی کشوری که احیانا برای خودت قوانینش را پذیرفتهای و در آنجا زندگی میکنی، نهایت میگویی هر چه قانون گفت دزد را میگیرند و من هم خسارتم را مطالبه میکنم و طرف را چند سالی بستگی به نوع جرم حبس میکنند. آنوقت هم این حرف را میزنی که گور بابای ادیان که همچین مجرمی را سنگسار میکنند؟ یا این حرفها و بالای منبر رفتنها برای امثال من است؟ حالا برعکس این قضیه خودت این جرم را مرتکب شده باشی چون دینی نداری و به خدا اعتقادی نداری شاید با خودت بگویی ب کیرم میرم کُس مردم رو میکنم و هر چی هم دارن میدزدم نهایت چند سال زندانه بعد آزاد میشم و برای خودم خوش میگذرانم، اما دین دار اینجور مواقع کمی تفکر و تامل میکنه دین و وجدان و ایمانش همچین اجازهای رو بهش نمیده که دنباله خلاف باشه. پ.ن: این مثال از خودم بود بیشتر میخوام بدونم نظرت در این مورد چیه.اولا که شما دارید از عقل و وجدان بشری سوال میکنید، پس چه نیازی به دین هست؟
اگر بشر خودش تشخیص داده، در یک دموکراسی، یا اندیشمندان و قانونگذاران خبره، که مجازات هرجرمی چی باشه، پس دیگه حرفی باقی نمیمونه. حالا اگر عده ای، که بنظرم اقلیت باشن، اعتقاد به مجازات سخت تری داشته باشن، اونا چاره ای ندارن که به قوانین اجتماعی که درش زندگی میکنن احترام بذارن. صرفنظر از اینکه نظر کی درسته. این قانون زندگی اجتماعیه. یکسری چیزها بدست میاری، یکسری مزایا، حقوق، محافظت ها، و یکسری آزادیها رو هم از دست میدی و باید بعضی چیزهایی رو هم که خلاف نظر و خوشایند خودت باشه بپذیری و بهت تحمیل میشه.
بعدم فرضا هم من با مجازات اسلام در یک زمینه ای موافق باشم، خب که چی؟ فقط بخاطر این تک و توک موارد که نمیام کلیت اسلام رو بپذیرم و بخوام باورش کنم، بهش متعهد بشم، تمام کلیات و جزییاتش رو رعایت کنم، یا بگم حکومت اسلامی باشه! بلکه باید ببینم در کل جمع جبری سود و ضرر، درست و نادرست، معقول و چرند در اون نظام فکری چیه. اینه بخاطر چند مورد اینطور و اینکه آهان یه روزی اگر اینطور شد اونوقت نظر من رعایت بشه بیام و این نظام عریض و طویل و پرهزینه رو بپذیرم و بر خودم و دیگران حاکم کنم، منطقی نیست. نظامی که غلط/بی پایه باشه حتی جعلی و کار یک کلاهبردار باشه، لزوما اینطور نیست که درش چیزهای درست و خوب وجود نداشته باشه. پس وجود اون چیزها دلیل نمیشه بگیم خود اون نظام کلش یا از اساس درسته و ثابت میشه به این خاطر.
حالا پس اصلا دلیلی برای جواب دادن صریح به سوالات شما باقی نمیمونه، چون گفتم توضیح دادم که بهرحال چیزی رو در عمل عوض نمیکنه و دلیل کافی برای تغییر تفکر و تصمیم من یکی که نیست! ولی فقط اینو بگم که خیالت راحت شه: حتی اگر نظر من در این زمینه با قانون اسلام یکی باشه، ولی بازم این رو بعنوان هزینه برای راحت شدن از شر اسلام قبول میکنم که در جامعه ای زندگی کنم که قانونش مثل کشورهای غربی باشه. چون زندگی خیلی گسترده تر و فراتر از اینهاست و نیازها و بدبختی ها بیش از این هست که دلم بخواد فقط به امثال این خوش باشه که بله اگر یه روزی یه دزدی چیزی اومد این کار رو کرد اونوقت این مجازات درمورد اعمال بشه یا به این خاطر اثر بازدارندگی داشته باشه و در نتیجه اینطور جرم ها کمتر بشه و این حرفا! اگر هم این قانون واقعا از نظر عقل و وجدان بشری مناسب بود، خب میتونن خودشون وضع کنن، چه نیازی به دین هست؟ لابد بنظرشون درست نبود که اینطور وضع نکردن. شما داری از خود بشر میپرسی، یعنی از عقل و وجدان خودش. طوری صحبت میکنی که انگار این مسئله که حکم دین درست تره بدیهیه و بشریت اومده خلافش رو انجام داده برخلاف عقل و وجدان خودش!! میشه بپرسم اگر بر خلاف عقل و وجدان خودش بوده پس چرا این کار رو کرده؟!