03-09-2012, 01:38 PM
حسنین در قفس شیشه ای مشت می زدند،سر خود را به دیواره های قفس می کوفتند، فریاد می کشیدند و خون می گریستند.
حسین از حال رفت،اما حسن بی توجه به او با چشمان گشاد شده به منظره روبرو خیره شده بود....لحظاتی بعد باز خشتک دران به ضجه و مویه پرداخت
.
.
.
.
.
.
.
نقی به او نیشخندی زد و اینبار وضو را از مسح ماتحت شروع کرد
روشهای شکنجه ائمه،جلد دوم، آزمایشات عملی از سطل اسلام تا عسگری
********************************
امام علي (در حالي كه مشغول تيز كردن ذوالفقار، آن يار ديرين خود است): فاطي جون! پس اين حسنين كجان؟ پيداشون نيست؟
فاطمه زهرا (در حالي كه بر روي تسبيح اختراعي خود، تست ديناميكي و كششي انجام ميدهد): از مدرسه كه اومدن رفتن مسجد به پيرمردها وضو ياد بدن.
امام علي: آخه مگه درس و مشق ندارن كه صبح تا شب ميرن به ملت وضو ياد بدن؟!
فاطمه زهرا: عيب نداره! بچهان ديگه! دوست دارن از همين الان هدايتگري امت رو تمرين كنن! شما سخت نگير!
امام علي (در حالي كه شمشير را در طاقچه كنار قرآن ميگذارد): چي بگم والله فاطي جون!... راستي بيا تا حسنين از مسجد برميگردن، بذارمت لاي در و ديوار يك كم تمرين كني كه بعداً كمتر درد بكشي! بدو كه اين در و ديوار ميخوان از تو اسطوره بسازن!.....
(با تشكر از امام نقي، رفيق خوب و عزيزم كه فايل صوتي گفتوگوي اين دو بزرگوار رو از آرشيو مولتيمدياي امامت و نبوت در اختيارم گذاشت تا بخشي از اون رو به صورت متن نوشتاري به جامعه نقويون تقديم كنم!)
********************************
روزی حسنین که آمار تمام پیرمردهای منطقه رو داشتن در حال گلگشت در صحن مسجد بودند که ناگهان دیدند پیرمردی با چشم های کشیده و ظاهری عجیب درصدد وضو گرفتن میباشد... از آنجا که بطور دیفالت پیرمردها اشتباه وضو میگیرند، به سرعت برق و باد خود را به پبرمرد رساندند تا طرز صحیح وضو گرفتن را به او بیاموزند. همین که خاستند طرز صحیح وضو گرفتن را به پیرمرد اعمال کنند به ناگه پیرمرد دست در خشتک خود نمود و علامتی را بیرون کشید و آن را در هوا چرخاند و گفت: این علامت مامور مخصوص حاکم بزرگ است. میدونید چه کسی در مقابل شماست؟ مامور مخصوص حاکم بزرگ میتی ی ی ی کُمان ن ن .... سپس یک سوت دو انگشتی زد و داداش کایکو و تسکوکه و ضمبه از ستون های مسجد پایین پریدند و تا جا داشت حسنین را کتک زدند.
[ATTACH=CONFIG]321[/ATTACH]
**********************************
-ها ها ها، بیا تا وضو یادت بدهیم
+نه، من نمیخواهم وضو یاد بگیرم
-ها ها ها، اگه وضو یاد نگیری میروی به جهنم
+برید گمشید حسنین، نه نه نه
کابوس های یک پیرمرد سامرایی
**********************************
ابو ابن الشجاع نقل میکند که از امام نقی پرسیده شد یابن راسولولا کدامیک از اجدادت از بقیه ثروتمندتر بود؟ حضرت فرمودند همانا جدم زینوالعابدین بیمار از همه شان ثروتمندتر بود. به خاطر بیماری اسهالی که داشت, کارخانه غایط فروشی اعمه اطهار را راه اندازی کرد که به خاطر وفور مواد اولیه و وفور شیعیان مخ لص , به سرعت به یکی از میلیاردرهای زمان خود تبدیل شد.
پرسش و پاسخ, جلد10, ص 69
**********************************
ابن حَشمِ الدین زبیر نقل کرده: روزی حسنین (حسن و حسین) در حیاط مسجد مشغول بازی بودند که دیدند پیرمردی داخل شده و نزدیک حوض رفت و قصد کرد وضو بگیرد، چشمان حسنین از خوشحالی برق زد...اما پیرمرد کاملاً صحیح وضو گرفت و حسنین مجالی نیافتند پس پیرمرد بیلاخی با حسنین نشان داد و داخل مسجد شد تا فریضه نماز را به جای آورند
**********************************
پس از آنکه به واسطه آزمایشهای پزشکی مشخص شد که نقی قبل از کندن درب خیبر دوپینگ کرده است، رسولولا دستور فرمودند برای جریمه، ایشان از شرکت در چند دوره جنگ و به طبع آن لذتهای ناشی از قتل و غارت و تجاوز به کفار محروم شوند.
نقی و توصیه های رسولولا به قتل و غارت جوانمردانه
**********************************
امام نقی به تقلید از حسنین شبها پشت پنجره خانه مردم سامرا میرفت تا ببیند چگونه با زنانشان جماع میکنند و اگر میدید کسی پوزیشن های مختلف را اشتباه میدهد در خانه هااش را میشکست و به زور زنش را از اون میگرفت و پوزیشن های مختلف جماع را انجام میداد و اورا از اشتباهش در میاورد!
نقی و وظیفه شناسی بیش از حد!
حسین از حال رفت،اما حسن بی توجه به او با چشمان گشاد شده به منظره روبرو خیره شده بود....لحظاتی بعد باز خشتک دران به ضجه و مویه پرداخت
.
.
.
.
.
.
.
نقی به او نیشخندی زد و اینبار وضو را از مسح ماتحت شروع کرد
روشهای شکنجه ائمه،جلد دوم، آزمایشات عملی از سطل اسلام تا عسگری
********************************
امام علي (در حالي كه مشغول تيز كردن ذوالفقار، آن يار ديرين خود است): فاطي جون! پس اين حسنين كجان؟ پيداشون نيست؟
فاطمه زهرا (در حالي كه بر روي تسبيح اختراعي خود، تست ديناميكي و كششي انجام ميدهد): از مدرسه كه اومدن رفتن مسجد به پيرمردها وضو ياد بدن.
امام علي: آخه مگه درس و مشق ندارن كه صبح تا شب ميرن به ملت وضو ياد بدن؟!
فاطمه زهرا: عيب نداره! بچهان ديگه! دوست دارن از همين الان هدايتگري امت رو تمرين كنن! شما سخت نگير!
امام علي (در حالي كه شمشير را در طاقچه كنار قرآن ميگذارد): چي بگم والله فاطي جون!... راستي بيا تا حسنين از مسجد برميگردن، بذارمت لاي در و ديوار يك كم تمرين كني كه بعداً كمتر درد بكشي! بدو كه اين در و ديوار ميخوان از تو اسطوره بسازن!.....
(با تشكر از امام نقي، رفيق خوب و عزيزم كه فايل صوتي گفتوگوي اين دو بزرگوار رو از آرشيو مولتيمدياي امامت و نبوت در اختيارم گذاشت تا بخشي از اون رو به صورت متن نوشتاري به جامعه نقويون تقديم كنم!)
********************************
روزی حسنین که آمار تمام پیرمردهای منطقه رو داشتن در حال گلگشت در صحن مسجد بودند که ناگهان دیدند پیرمردی با چشم های کشیده و ظاهری عجیب درصدد وضو گرفتن میباشد... از آنجا که بطور دیفالت پیرمردها اشتباه وضو میگیرند، به سرعت برق و باد خود را به پبرمرد رساندند تا طرز صحیح وضو گرفتن را به او بیاموزند. همین که خاستند طرز صحیح وضو گرفتن را به پیرمرد اعمال کنند به ناگه پیرمرد دست در خشتک خود نمود و علامتی را بیرون کشید و آن را در هوا چرخاند و گفت: این علامت مامور مخصوص حاکم بزرگ است. میدونید چه کسی در مقابل شماست؟ مامور مخصوص حاکم بزرگ میتی ی ی ی کُمان ن ن .... سپس یک سوت دو انگشتی زد و داداش کایکو و تسکوکه و ضمبه از ستون های مسجد پایین پریدند و تا جا داشت حسنین را کتک زدند.
[ATTACH=CONFIG]321[/ATTACH]
**********************************
-ها ها ها، بیا تا وضو یادت بدهیم
+نه، من نمیخواهم وضو یاد بگیرم
-ها ها ها، اگه وضو یاد نگیری میروی به جهنم
+برید گمشید حسنین، نه نه نه
کابوس های یک پیرمرد سامرایی
**********************************
ابو ابن الشجاع نقل میکند که از امام نقی پرسیده شد یابن راسولولا کدامیک از اجدادت از بقیه ثروتمندتر بود؟ حضرت فرمودند همانا جدم زینوالعابدین بیمار از همه شان ثروتمندتر بود. به خاطر بیماری اسهالی که داشت, کارخانه غایط فروشی اعمه اطهار را راه اندازی کرد که به خاطر وفور مواد اولیه و وفور شیعیان مخ لص , به سرعت به یکی از میلیاردرهای زمان خود تبدیل شد.
پرسش و پاسخ, جلد10, ص 69
**********************************
ابن حَشمِ الدین زبیر نقل کرده: روزی حسنین (حسن و حسین) در حیاط مسجد مشغول بازی بودند که دیدند پیرمردی داخل شده و نزدیک حوض رفت و قصد کرد وضو بگیرد، چشمان حسنین از خوشحالی برق زد...اما پیرمرد کاملاً صحیح وضو گرفت و حسنین مجالی نیافتند پس پیرمرد بیلاخی با حسنین نشان داد و داخل مسجد شد تا فریضه نماز را به جای آورند
**********************************
پس از آنکه به واسطه آزمایشهای پزشکی مشخص شد که نقی قبل از کندن درب خیبر دوپینگ کرده است، رسولولا دستور فرمودند برای جریمه، ایشان از شرکت در چند دوره جنگ و به طبع آن لذتهای ناشی از قتل و غارت و تجاوز به کفار محروم شوند.
نقی و توصیه های رسولولا به قتل و غارت جوانمردانه
**********************************
امام نقی به تقلید از حسنین شبها پشت پنجره خانه مردم سامرا میرفت تا ببیند چگونه با زنانشان جماع میکنند و اگر میدید کسی پوزیشن های مختلف را اشتباه میدهد در خانه هااش را میشکست و به زور زنش را از اون میگرفت و پوزیشن های مختلف جماع را انجام میداد و اورا از اشتباهش در میاورد!
نقی و وظیفه شناسی بیش از حد!
عمل به دستورات و قوانین اسلام ترویج فحشا و قباحت و زشتی واقعی است. رقص و آواز و سکس و برهنگی و پورنوگرافی و اختیار زن به تعدد شریک جنسی نه فساد است و نه فحشا بلکه از حقوق مسلم زنان و مردان جامعه میباشد.