08-22-2014, 08:32 PM
Rationalist نوشته: به خاطر اینکه "وجود" مفهومی بنیادین و بدیهیست. درک یکپارچه آن میان همه ی موجودات، می بایست در همان تراز بنیادین و در بستر همان بدیهیات درونی و عقلی ادراک شود. حال شما می فرمایید نیاز به پیش نیاز و راه و روش دارد؟ بسیار خوب، آن راه ها را بیان نمایید... همچنین اگر در پست پیشینم در مطالبی که نقل نموده ام نگاهی بیاندازید، می بینید که اساسا اعتبار تجربه ی عرفانی بسیار شکننده و مشکوک است.
آنچه بدیهی است "مفهوم" وجود است نه واقعیت خارجی آن و
همه نزاع ها و کشمکشها نیز بر سر چگونگی این واقعیت است حال
عده ای به نام عارف مدعی شده اند که همانطور که مفهوم وجود معانی متعدد ندارد و واحد است عینیت خارجی آن نیز چنین است و رنگها و
طورهای گوناگون که مشاهده می شود عارضی هستند و
برای درک این وحدت تنها راه تزکیه نفس و ... است
شما می گویید تجربه های عرفانی قابل اعتماد و اتکا نیستند و از عارفان دلیلی غیر از شهود طلب می کنید
خب این مثل این می ماند که از یک نقاش بخواهید برای یک کور مادرزاد طیف های متنوع رنگ را تبیین کند یا بخواهیم برای کسی که هیچگاه حس چشایی نداشته مزه های شور و شیرین و ترش را توضیح دهیم
مقصود عارفان هم دیدنی و چشیدنی است نه فهمیدنی به معنای متعارف آن
به قول شاعر :
من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من ناتوان زگفتن و خلق از شنیدنش
نقل قول:در ضمن شما ردی بر استدلال عقلی من بر یکپارچگی وجود نیاوردید.بیان شد که واحد بودن وجود تنها در صورتی نقض می شود که بتوان مصداقی برای عدم پیدا کرد (استدلال)
نقل قول:اگر تمایل داشتید؛ گفتگو پیرامون فرگشت و اسلام را در جستار های مربوطه پی بگیریم. نه در اینجا!بعید می دانم بدون جدا شدن از پیش فرض ها این نوع بحث ها راه به جایی ببرد.