[Agnostic]

لاکن این خورش‌قیمه و شله‌زرد است که محرم و صفر را زَندَه نگه داشته است.

[ بخشی از سخنرانی امام نقی در «نقینیه‌ی حماران»* ]

* بر وزن حسینیه‌ی جماران[color="silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 04:29 pm ---------- ارسال قبلی در 04:29 pm ----------

[/color]امام نقی(ع): خون بر شمشیر پیروز است. عقل بر هر دو .[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 04:30 PM ---------- ارسال قبلی در 04:29 PM ----------

[/COLOR]از امام درباره اهمیت شور حسینی پرسیدند.

فرمود: همانا از شعور دوری جویید که اگر بر شور غلبه کند بساط عاشورا و قیمه پلو را براندازد.

http://imamnaghi.wordpress.com/2011/11/2...%b7%db%b4/[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 04:31 PM ---------- ارسال قبلی در 04:30 PM ----------

[/COLOR]جوانان سامرا که از رفتار گشت ارشادی امام نقی‌ و گیر دادنهای مداوم آن حضرت خسته شده بودند، با همکاری عسگری کوچولو (که خود از رفتار پدر بزرگوار به شدت شاکی‌ بود) مقداری واجبی را با حنای آن حضرت مخلوط کردند و آن بزرگوار هم بدون آن که بدانند آن را برای خضاب کردن ریش و موی سر مبارک استفاده کردند. بعد از آن حادثهٔ شوم آن امام مظلوم مدت‌ها بین مردم و جوانان سامرا به نقی‌ کله سکسی‌ معروف بودند و از آن پس کسی‌ دیگر ندید که امام به جوانی‌ گیر شرعی بدهند.
امام و پایان گشت ارشاد

http://imamnaghi.wordpress.com/2011/11/2...%b7%db%b3/[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 04:31 PM ---------- ارسال قبلی در 04:31 PM ----------

[/COLOR]از جد بزرگوارم حضرت شمقدر شنیدم که از امام نقی (نق) نقل فرمود که تمام شبهاتی که در اصالت نهضت شمقدریه ایجاد شد در یک لغت بود.
طرفداران عسگری می گویند دین من دین کامل است .اما منظور حضرت این بود که دین من دین کمل (camel) است.[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 04:32 PM ---------- ارسال قبلی در 04:31 PM ----------

[/COLOR]عسگری کوچولو: بابا جون منم دلم می خواد برم مدرسه! همه دوستام صبح تا شب میرن من همش تنها می مونم!

نقی(ع): نه پسرم، نمیشه. تو قراره امام بشی پس علم لدنی داری، قرار نیست چیزی یاد بگیری.

سیره نقوی، محرومیت مظلومانه معصومین(ع)

http://imamnaghi.wordpress.com/2012/01/0...%b8%db%b8/[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 04:32 PM ---------- ارسال قبلی در 04:32 PM ----------

[/COLOR]اصحاب ذیربط نزد امام نقی علیه السلام آمده و نالیدند که اماما ! برای نجات اقتصاد فلک زده ی سامرا تدبیری بیاندیش، که فنا شدیم.

امام نقی فرمود :غم به دل راه ندهید زیرا سرمایه ای نهفته در سامرا هست که شما از آن بی خبرید!

سپس گور گمشده ی ننه زهرا ۱۸ ساله را کشف المکان نمود.[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 04:33 PM ---------- ارسال قبلی در 04:32 PM ----------

[/COLOR]روزی صحابه عاشق امام نقی خدمت حضرت رسید و عرض کرد دوران حکومت شما در سامرا بهترین بخش از تاریخ این شهر بود .ما رفاه و امنیت را مدیون شما هستیم .
امام نقی(ع) سریع او را به دو نیم کرد .اصحاب پرسیدند :چرا چنین کردید ؟
حضرت فرمود :پدر سگ داشت مسخره میکرد.

امام نقی و کمبود خود باوری

http://imamnaghi.wordpress.com/2012/01/0...%b8%db%b5/[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 04:35 PM ---------- ارسال قبلی در 04:33 PM ----------

[/COLOR]نقل است امام نقی(ع) در لحظات پایانی حیات خویش عسکری کوچولو را در جمع اصحاب
فراخواند و فرمود: میخواهم بار امامت را بر دوش تو نهم ! پس نوری از سینه آن حضرت خارج شد و بر عسکری تابیدن گرفت. در همین حال شمقدر و عفیر -شتر و الاغ حضرت-
بر آنان وارد شدند و چون حائلی میان امام نقی و عسکری کوچولو قرار گرفتند و نور امامت بر آنان نیز تابیده شد.
امام نقی که پس از واگذاری امامت انرژیشان تحلیل رفته بود به گوشه ای افتادند و اصحاب مات و مبهوت مانده بودند که اکنون چه کسی امام است. تایر ابن زاپاس گفت نگاه کنید شمقدر سایه ندارد. پس جمعی از اصحاب به او پیوسته و فرقه شمقدریه را بوجود آوردند.
شارژ ابن موبایل به عفیر اشاره کرد و گفت نگاه کنید چه بوی مشک و عنبری از ماتحت عفیر می آید. پس جمعی از اصحاب به او پیوسته و فرقه عفیریه را بوجود آوردند.
عسکری کوچولو گفت پس من چی؟ جمعی از اصحاب نیز از روی دلسوزی به عسکری پیوستند و فرقه عسکریه را بوجود آوردند.

و اینگونه بود که فرقه های مختلفی از نقویت انشعاب یافت.


http://imamnaghi.wordpress.com/2012/01/0...%b8%db%b4/