[Agnostic]

نوشته‌شده در مه 19, 2011 توسط imamnaghi

بعد از من فرزندی خواهد آمد که مردمانی از پارس را تا مدتها سر کار خواهد گذاشت.
[امام نقی - آینده نگری ها]

http://imamnaghi.wordpress.com/2011/05/19/%db%b3%db%b2/[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 01:21 PM ---------- ارسال قبلی در 01:19 PM ----------

[/COLOR]نوشته‌شده در مه 19, 2011 توسط imamnaghi

روزی نقی را دیدم که با خود نوایی را زمزمه میکند نزدیک شدم دیدم دارد با خود میگوید که
سپاهان قهرمان میشه خدا میدونه که حقشه به لطف یزدان و بچه ها…
و مریدان نیز با توپ روپایی میزدند

http://imamnaghi.wordpress.com/2011/05/19/%db%b5%db%b1/[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 01:22 PM ---------- ارسال قبلی در 01:21 PM ----------

[/COLOR]نوشته‌شده در مه 19, 2011 توسط imamnaghi

روایت است که در ماجرای حکمیت میان متوکل عباسی و امام نقی
متوکل پرسید: بگم؟ بگم؟
امام متین گفت: بفرمایید

و پارسیان از آن سوی زاگرس نعره ها بود که میزدند…

http://imamnaghi.wordpress.com/2011/05/19/%db%b5%db%b0/[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 01:22 PM ---------- ارسال قبلی در 01:22 PM ----------

[/COLOR]نوشته‌شده در مه 19, 2011 توسط imamnaghi

نقی غذاش خوب بود ولی پذیراییش بد بود، به همین خاطر بهش 3 میدم

رقیب نقی در برنامه بفرمایید شام[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 01:22 PM ---------- ارسال قبلی در 01:22 PM ----------

[/COLOR]نوشته‌شده در مه 19, 2011 توسط imamnaghi

ببخشید می‌تونم اسم قشنگتون رو بپرسم

(امام نقی (ع) در حال مخ زدن در حالی که خود را ساسان معرفی می‌کند)[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 01:23 PM ---------- ارسال قبلی در 01:22 PM ----------

[/COLOR]نوشته‌شده در مه 19, 2011 توسط imamnaghi

صد دفه گفتم وقتی میخواین ازم عکس بگیرین اون فلاش صاب مرده رو خاموش کنین
[امام نقی- اشارات غیرمستقیم به وجود هاله نور]

http://imamnaghi.wordpress.com/2011/05/19/%db%b4%db%b7/[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 01:24 PM ---------- ارسال قبلی در 01:23 PM ----------

[/COLOR]نوشته‌شده در مه 19, 2011 توسط imamnaghi

روزی تنی چند از اصحاب برای بیعت نزد امام نقی شدند. پس دست نبشته‌ای بخواندند که: اماما! عهد داریم در این مسیر شیبدار امامت, تا رساندن پرچم اسلام بر بام عالم لحظه‌ای از حرکت باز نایستیم.
حضرت فرمود: چی؟ بام؟ شیبدار؟؟؟[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 01:24 PM ---------- ارسال قبلی در 01:24 PM ----------

[/COLOR]نوشته‌شده در مه 19, 2011 توسط imamnaghi

امام برای رساندن صدای خود به جهانیان سیستم بستند
http://imamnaghi.wordpress.com/2011/05/19/%db%b4%db%b5/[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 01:25 PM ---------- ارسال قبلی در 01:24 PM ----------

[/COLOR]نوشته‌شده در مه 19, 2011 توسط imamnaghi

نقل است روزی امام برای راهپیمایی مسلمین از نجف تا سامرا از دستگاه خلافت درخواست مجوز کرد, ندادند. استناد به آیه قرآن کرد، ندادند. حدیث از پیغمبر آورد, ندادند. کمپین یک میلیون امضا تشکیل داد, افاقه نکرد. گدای مسکین ضامنش شد, گفتند نوچ!
امام عطای مجوز به لقایش بخشید و نعره کشان سر به بیابان زد.

[ مصائب نقی ]

http://imamnaghi.wordpress.com/2011/05/19/%db%b4%db%b3/[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 01:26 PM ---------- ارسال قبلی در 01:25 PM ----------

[/COLOR]نوشته‌شده در مه 19, 2011 توسط imamnaghi

امام نقی (ع) همواره ساندیس با طعم آب انگور را به نکتار‌های دیگر ترجیح می‌داد. و همین نقطه ضعف در نهایت باعث شهادت ایشان شد.

زندگی نامه‌ی امامان مسموم (ع)

http://imamnaghi.wordpress.com/2011/05/19/%db%b4%db%b2/