04-11-2014, 06:17 PM
Dariush نوشته: 1. چه عنصری را در روابط اجتماعی از باقی مهمتر میدانید؟ توضیح بدهید.درود بر دوستان عزیز. امیدوارم که بتونم جوابهای قانع کننده بدم به سوالهاتون.
2. در این محدودهی این فرتور خود را در کجا(ها) میبینید؟ اندکی روشنگری بکنید.
3. در زندگی روزمره آیا مقید به اصول اخلاقی مشخصی هستید یا نخست به نتیجهبخشی اعمال خود توجه میکنید؟
4. آیا در زندگی شما نقطهی دگرگونی برجستهای وجود داشته؟ لحظهای، رخدادی، شخصی ... که زندگی شما به پس و پیش از آن تقسیم بشود؟ اگر بله، بدون ذکر جزئیات، حالات خود و چگونگی آن تغییرات را توصیف بکنید.
5. با استیصال چه میکنید؟ یعنی اگر تمام آنچه ممکن است را برای حل یک مشکل انجام دادهاید اما همچنان عاجز ماندهاید، برای کنار آمدن با عجز منتج چه طریقی را برمیگزینید؟
1- منظورتون رو دقیقا از چه عنصری برام مهم هست متوجه نشدم ولی اگه چه خصوصیت اخلاقی باشه، خصوصیت اخلاقی مشخصی که مهمتر از بقیه موارد باشه برای من وجود نداره. روابط اجتماعی طیف گسترده ای رو شامل میشه. روابط اجتماعی در حیطه کاری روابط اجتماعی زندگی شخصی و... و مطمینا خیلی از برخوردهایی که با بقیه مردم داریم فاقد اهمیت هستن که خصوصیت اخلاقی خاصی از اونها برامون مهم باشه. و آدمها هم بسیار پیچیده تر از ان هستند که بخواهیم فقط یک عنصر رفتاری از آنها رو مدنظر بگیریم. یک دوستی ممکنه شدیدا لاف زن باشه و ما ارتباطمون رو باهاش ادامه بدیم و یکی دیگه ممکنه به محض شنیدن دروغی از اون باهاش قطع رابطه کنیم چون تنها خصوصیت جذابش برامون صداقتش بوده تا اون لحظه.
2- هر چند من چندان علاقه ای به این مکتبهای حکومتی و اجتماعی و اقتصادی ندارم و سر هم در نمیارم ولی فکر میکنم ممکنه سوسیال دموکراسی برای جامعه مفیدتر باشه ولی من لیبرال کاپیتالیسم بیشتر مورد علاقه ام هست.
3-مقید به اصول اخلاقی هستم. هیچوقت دلم نمیخواد در نتیجه رسیدن من به هدفم کسی دیگه متضرر بشه و آسیب ببینه.
4-من چون خیلی اهل ریسک کردن هستم زندگیم پر است از تغییرات بنیادی. ولی خودم زندگیمو به قبل از اون رویداد و بعدش تقسیم نمیکنم. فکر میکنم این روند زندگی هست که اگر این تغییرات بزرگ نبودن شاید من از شدت یکنواختی و روزمرگی تا الان خودمو کشته بودم.
5-هیچی. میذارم ببینم بعدش چی پیش میاد.