03-25-2014, 01:05 PM
Mehrbod نوشته: پس اگر تنها همین "قـانون مادی" است, میبینیم که چرا ندارد. چرا دو الکترون همدیگر را میرانند؟ چرا مولکولهایِ آب با داغ شدن میجوشند؟عجب !
این چراها و چرا جهان اینجور آماسیده و ... پاسخ اشان به خدا نمیرسد, به همان قانونمندی مادی میرسد و بس.
یعنی هر چه در عالم ماده واقع شود طبق قانون مخصوص به خود است، ما در باره این قانون چیزی بدانیم یا ندانیم، اگر چنین است دلیل این همه تلاش و کوشش انسان برای کشف علت پدیده ها چیست، یعنی از نظر شما این همه دانشمند مغز خر تناول کرده اند که خود را این همه به زحمت می اندازند تا چیزی را کشف کنند که از اول معلوم است؛ از کرامات شیخ ما این است، شیره را خورد و گفت شیرین است !!!
سوال اصلی همین است طبق کدام قانون هستی در این زمان تقریبا صفر این مقدار حجیم و متورم شده است؟
نقل قول:سپاس, برای همین خواستم نمونه بیاورید که نمونهآوری همه چیز را به سادهترین چهرهیِ خود میکاهد.بله توالی اجرای کدها زمان بر است اما فاصله طولی و عرضی طی شده و زمانی که جهت حرکت توپ از نقطه آ به نقطه به لازم است و آن را در روی صفحه نمایش توهم می کنیم در بین کدها لحاظ نشده است (دقت کنید عین این فاصله و عین این زمان نه کدی که حاصل عملکرد آن نمایش فاصله و طی شدن زمان در روی صفحه نمایش است).
در همین بازیِ فیفا و زمانیکه در کُد نرمافزار آمده توپ از را تیل A به تیل B بفرست, پردازشگر رایانهیِ شما در برخ ای از ثانیه مینیازد
که جابجایی مختصات توپ را بپردازشد, این زمان آن اندازه کوتاه است که از دیدگاه یک هومن 0 میاید, ولی هرگز 0 نیست.
علاوه بر اینکه خودتان اقرار کردید که فاصله و زمان اجرا شدن کدها نزدیک به صفر است اما صفر نیست در حالیکه فاصله و زمان توهمی بسیار بیش از این مقدار است پس مشکل همچنان به حال خود باقی است.
جالب است که در مورد متورم شدن هستی نیز همین قاعده جاری است یعنی در زمان نزدیک به صفر (ده به توان منفی سی و پنج ثانیه) فاصله های میلیارد میلیارد کیلومتری ایجاد شده است.
نقل قول:درسته ما ١٠٠% نمیدانیم, ولی ١٠٠% هم نمیدانیم فردا خورشید در میاید یا نمیاید و تاکنون کسی از روی نداشتِ این دلاستواری به گرفتاری نیافتاده.درست نیست
هیچکدام اینها نیز مایهیِ اینکه این در میان به یک چیز خندهدارتر و کم گرایندتر چون هستومندی خدا (آنهم از جنس پوزخندآورِ الله) بباوریم, نمیشوند.
ما می دانیم فردا و فرداهای دیگر طبق قانونی که بر حرکات ستاره ها و سیارات جاری است خورشید طلوع خواهد کرد اما اکنون با پدیده ای مواجه شده ایم که با هیچکدام از قوانینی که قبلا کشف کرده ایم همخوانی ندارد و اینکه بخواهیم با توجیه "هر پدیده مادی قانون مخصوص به خود را دارد" پس این پدیده هم حتما قانونی دارد، به آرامی از کنار موضوع رد شویم، این نوع توجیه همان نسخه بدل خدای حفره هاست و این بسیار خنده آور تر از ملتزم شدن به قانون علیت است.
در ضمن اگر کلماتی مثل خدا ،الله و مانند آن موجب حساسیت شما و کهیر زدنتان می شود می توانید کلمه دیگری به بکار ببرید، مهم این است که اگر ایجاد دنیایی مجازی با قوانین خاص به خود توسط ما نه تنها قابل پذیرش بلکه قابل تحقق است و تحقق هم یافته است، بپذیریم امکان دارد که ما نیز اکنون در یکی از همین دنیاهای مجازی در حال زندگی هستیم با لحاظ اینکه هستی ما با همه طول و عرض وسیعی که دارد در مقایسه با بینهایت وسعتی معادل صفر دارد پس اصلا جای تعجب نخواهد بود که همه این وسعت دهشتناک مانند دانه ارزنی در کف دست خالق آن باشد کما اینکه برنامه های مجازی نوشته شده توسط ما تقریبا چنین خاصیتی دارد.
نقل قول:بجای ترسیدن از آفریدگار بیمغزی که روشن نیست از این بازیها؟ دنبال چه آماجی است, بهتر است خود امان را نگرانیعنی به صرف اینکه توان توجیه و فهم کلیت هستی را نداریم، کلاه را تا زیر زانویمان پایین بکشیم و به آنچه در زیر کلاه در حال اتفاق است مشغول شویم!
چیزهایی بکنیم که بساویدنی و مِهندتر هستند, مانند کودنی مسلمانان انتحاری یا بمب اتم در دست احمدینژاد یا نابودی بشر ازراهِ فندآوری.
این بی مغزی و کم خردی است یا تلاش برای فهم هر چند ناقص این کلیت؟ مگر زیر کلاه چه اتفاق مهمی غیر از خوردن و تناسلیدن و مردن وجود دارد که ارزش نگرانی داشته باشد ؟
ما در عالمي زندگي ميكنيم كه جلوهگاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديدههاي عالم تا كوچكترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستيشناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهادهاند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازيهاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني