03-15-2014, 03:21 PM
نقل قول:آرَش تو که جای دیگر خود ات دریافته بودی, شکر برای این خوشیآور نیست چون شیرین و شکرین است, برای این خوشیآوره که مغز آنرا خوشیآور مییابد.so what ؟ تناقضی بین این و دیدگاهم نمیبینم.
نقل قول:خوگیریها و کژخوییها از اینرو دو دسته هستند, نرم و سخت. نرم بیشتر همان برنامههای درونی برای فعالسازی گذرراههایِ پییاختهاین (neural pathways) میباشند, سخت نیز دستکاری خود مغز براه مادههایِ شیمیایی و کنشگرهایِ آهنکهربایین.خب اینجا رو هم من مثال زدم،اعتیاد به خرید میشه نرم افزاری، و اعتیاد به مثلا کوکائین میشه سخت افزاری.
نقل قول:برای دریافت بهتر اینجور ببین که مغز چون رایانه به دو شیوه میتواند دستکاری شود. بگوییم تو یک iPhone داری و میخواهی "قفل" آنرا بشکنی یا jailbreak کنی,این قفل به دو راه نرمافزار و سختافزار میتوانست شکسته شود.من بهتر دریافته بودم! :)) ولی بیشتر این پستت رو صرف چیزی که کردی که اختلافی توش نداشتیم.
نقل قول:پس با برگشت به پُرسمان, دلباختگی چگونه کژخوییای است؟ دلباختگی در دستهیِ روانیک/نرمافزاریک مغز جای میگیرد. مغز میتواند از راه بازشناسی الگوهایِ چهره, بوی تن, سدا و .. یک مُدل یادین (mental model) از دوستگان بسازد که در فرهود یک روتین فرگشته است و کارکرد آن نیز در راستای پایبندانی زن و مرد به یکدیگر و آوردن بچه است. به دیگر سخن:خب خوبه یه پله عقب نشستی این رو انداختی گردن طبیعت و نه زن ها:))ببین هنوز اول نگفتی اعتیاد به "چی یا کی"؟!دوما اینکه اعتیاد یه تعریف مشخص داره که 5 فاکتور داره،اگر میخوای عشق رو اعتیاد بدونی باید این 5 فاکتور رو توش نشون بدی.کژخویی در راستای زادآوری
نقل قول:معادل انگلیسی رو برات گذاشتم تا ببینی توی انگلیسی اعتیاد میتونه وجه مثبت هم داشته باشه و تقریبا هم معنی با "وقف کردن" هست.در هر حال روی واژه اینجا حساسیت ندارم،ظاهرا داری اعتیاد رو به معنای منفیش و نه وقف کردن به کار میبری،بنابراین با همین فرض جلو میریم.خوگیری = عادت کردنکژخویی = اعتیاد پیدا کردندُژخو = بداخلاقکژخو = معتادخوگرفته = عادت کرده...
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-