03-15-2014, 10:20 AM
Anarchy نوشته: اون چیزی که من بهش انتقاد داشتم این بود :bravo
ایراد من دقیقا به این نبود که چرا از MRI استفاده شده ، به اینکه چطور اون چیزی که دیده شده رو کاملا عشق میدونن بود و این نیاز به بررسی خیلی بیشتری داره . مثلا فرض کنید مغز دو تا نوجوون که تازه هورمون هاشون فعال شده و به هم کشش پیدا کردن و بعد از سکس مختصری از هم جدا میشن رو با زوجی که 50 سال زندگی مشترک دارن و میگن عاشق هم هستن رو همزمان بررسی کنن ، نتایج به چه شکلی هست ؟ یا اینکه اگر یه نفر به طور عمدی تظاهر به عشق کنه ، آیا این عمل ارادی در MRI معلوم میشه ؟ و حتی وارونه اش اگر کسی در زمان انجام MRI این جور وانمود کنه که بی تفاوت هست به عکسی که میبینه ، در نتیجه MRI تاثیر گذار هست ؟
چندین و چند حالت دیگه رو هم میشه فرض کرد که هیچ کدوم بررسی نشده ...
تحقیق خیلی محدود و با تعداد نفرات کم انجام شده و تنها چیزی که فهمیدن این بوده که همون مناطقی فعال شده که مثلا در اعتیاد به کوکائین هم فعال میشه ... یعنی میشه به همون اعتیاد رسید اما اینکه عشق خودش یه چیز مجزا و قابل کشف و جدا شدن از مغز باشه ، فکر نمیکنم اثبات شده باشه !!
؟
ایرادهای متودولوژیکش رو به خوبی بیان کردی،خب کاش از اول این کارو میکردی سوتفاهم پیش نیاد:))
نقل قول:من بیشتر مایلم بدونم با این منوال میشه مثلا با تزریق یک نوروترانسمیتر یا تحریک بخش خاصی از مغز ، فردی رو عاشق فرد دیگه کرد یا بر عکس عشق بین اونها رو از بین بردبه نظر من شدنی نیست،حداقل با تکنولوژی فعلی.مسئله فقط "تحریک" نیست،مسئله این هست که تحریک "معلول" عاشق شدنه نه علتش.بنابراین با تحریک کاری نمیشه از پیش برد.
اگر بخوایم به مرحله "کنترل" مغز برسیم باید فرایند نورولوژیک عاشق شدن رو درک کنیم نه نشانه هاش رو.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-