02-13-2014, 03:43 PM
Alice نوشته: مغز ما به شدت وابسته به تجربههای فرهنگی هستند، من منکر زیباییهایی که در یک بستر فرهنگی شکل میگیرند نیستم. ولی چنانکه اشاره شد برای اصل زیبایی معیارهای مشخصی وجود دارد: ژنتیک. شما دختری با سینههای flat یا باسنی مسطح را زیبا نمیبینید، هورمونهای جنسی زنانه روی رانها، کپل و سینهها توزیع چربی میکند و برای شما نمود زیبایی به نظر میرسد! میزان هورمونهای جنسی روی زیبایی افراد عملکرد مستقیم دارند. اکنون شما به فرض مثل دامن صورتی گلدار را زیباتر از شلوار جین میبینید و در منزل دامن گلدار به تن میکنید، بله "نسبی" است و برآمده از تجربههای "فرهنگی" و ممهاست که شامل جامعه، تربیت خانواده و دیدههای شخصی افراد میشود. (من هم به نسبی بودن زیبایی اشاره کردم ولی کُنه زیبایی را انکار نکردم) بر این اساس سطح فرهنگی زیبایی "نسبی" به نظر میرسد نه اصالت آن!Subjectivity - WiKi
ببین منظور من از نسبی بودن زیبایی اشاره"ذهنی" بودنش هست،به این دقت کن.
رابطه گرما و دما،مثل رابطه زیبایی و بعضی معیارهاشه.من تاثیر ژن ها روی ادراک ما از زیبایی رو انکار نمیکنم!
مثلا تناسب چیزی هست که ذهنی نیست ولی اینکه ما تناسب رو زیبا میبینیم تا حدی ذهنی و تماما نسبی هست.
دما هم چیزی هست که ذهنی نیست ولی اینکه مثلا 100 درجه رو ما داغ میبینیم تا حدی ذهنی(البته کمتر از زیبایی) و تماما نسبیه.
حالا مشکل اصلی من هم با حرف امیر سر اینه که میاد خط کش ایدولوژیک برای زیبایی میزاره و میگه سلیقه متفاوت "نامعتبر" هست،این از دید من پذیرفتنی نیست.
نمیشه گفت حس گرمای کسی "نامعتبره" در صورتی که ادراک گرما و سرما با وجود اینکه در بین انسان ها مشترک تر هستند تا معیارهای زیبایی.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-