02-09-2014, 08:16 PM
Ouroboros نوشته: دوست گرامی چه راه طولانی آمدهاید از «مرد خاورمیانهای همینست»، زیاد وقتتان را با پاسخ نمیگیرم، فقط بگویم که جنبش یک پدیدهی حقوقیست، یک بازیکن امروز اگر اتهام تجاوز دروغین بخورد یا زنی بگوید «اتفاقی حامله شدم» ما به جنبش مراجعه میکنیم، اما گمان کردهاید جنبش حقوقی میتواند معیارهای زیباییشناسی زنان را دگرگون بکند؟ فمینیسم زنان چاق را در نظر شما زیباتر کرده؟ شما امکان دیدن این تصویر بزرگتر را از دست دادهاید چراکه در این ماجرا سرمایهگذاری شخصی زیاد دارید: زنان تمام عمرتان به شما دروغ گفتهاند، اکنون در این «امگا» گوشهای دیروز خودتان را میبینید، از سخیفی آن منزجرید، ذرهای وجاهت اخلاقی در آن نمیبینید و ... من اینجا بودهام که شما هستید. جای چندان دلپسندی نیست، خودتان هم آنرا نمیدانید. بگذارید مدتی سپری بشود و این خشم به جا کمی شعلههایش فروکش بکند. بازی سخیف است، زنمحور است، تسلیم قانونگذار ظالم شدن است..
شما اگر میتوانید به زنان یکسره بیاعتنا باشید خوشا به سعادتان، نیازی به آموختن قوانین نانوشتهی آنها ندارید، نیازی ندارید به «ورطهای» که من افتادهام سقوط بکنید، من اما سعی کردم، نتوانستم. دو ماه تجرد و «به راه خود رفتن» همانا، تا سرحد جنون به افسردگی درافتادن همانا... هیچ شرمی هم در این نیست که من برای زندگی سالم و آسوده نیاز به دریافت عشق و سکس و پذیرش روانی و عاطفی از سوی زنان دارم، و برای بدست آوردن آن در مقیاسی که نیاز دارم هم بازی ضروریست. به گمانم مرد بزرگ پاول ایلام بود که به پییوای گفته بود «معتادان به کس» و «گدایان کس» و ... این حقیقت دارد، نقد من به بازی هنوز اینجاست و شوالیه به آن لینک داده که تغییر نظر ایدئوژیک دادهای.. نه بدبختی اینجاست که «نظرم» آنقدرکه باید تغییر نکرد، من زنان را همچنان زیبا و خواستنی و سپوزیدنی مییابم و نمیتوانم بدون همنشینی، دست انداختن، بیرون رفتن و لاسیدن با آنها زندگی بکنم، یا دستکم زندگی شادی بکنم. جنبشی هم که نتواند این امیال را به رسمیت بشناسد و آنها را موکول به بعدا بکند و مردی که میخواهد در این وضعیت نابسامان گلیم خود را از آب بیرون بکشد را شرم بدهد که دختر شانزده ساله شدهای برای من کارآیی بسنده ندارد. شما میخواهید بستر را دگرگون بکنید، این هیچ تضادی ندارد با نجات یافتن و زیستن و لذت بردن فضای کنونی، اگر میخواهید «قوانین» واقعا حاکم را دگرگون بکنید، باید نخست آنها را بیاموزید و تحت آنها به پیروزی برسید.
با اینهمه، خشم شما، که پر آن متوجه منهم شد موجه است و حرجی بر شما نیست، خاصه آنکه درونمایهی سخنتان درست هم هست، بله من وا دادهام و ترجیح میدهم از آنچه دربارهی رسوایی سیستم کنونی میدانم برای حداکثری کردن نفع شخصی خودم بهرهبرداری بکنم، مسئولیت اخلاقی من نسبت به آن امگای مفلوک چیزی فراتر از همینها که اینجا مینویسم نیست. پس من پرچم استوار «زنستیزی» را به شما میسپارم، که جانشین بسیار صالحی هستید. اما بدانید که من هرچند شمشیر و سپر زمین گذاشته باشم به اردوی دشمن نپیوستهام، و دستکم دورادور همواره برای پیروزی شما شادی میکنم.
به گمانم اینجا سوء تفاهم بزرگی پیش آمده،من هیچ در پی انکار "بازی" نیستم و نخواهم بود،بسا که اعتقاد دارم اکنون تنها راه عملی برای برون رفت از این منجلابی که مردان گرفتار اش شده اند همین است.نقد دوستان پی یو ای همچنان پابرجا و درست است که خطاب به مدافعان حقوق مردان می گویند:" شما تا به حال چه کار مثبتی کرده اید؟دست کم ما(PUA ها) روزی دو دختر را از دم تیغ می گذرانیم و بنیان رفتار هایمان هم بر پایه نادیده انگاشتن زنان و دیدن آنها همانگونه که هستند و نه همانگونه که ما می خواهیم است."بله ما راه درازی در پیش داریم و از اندک هم خیلی کمتریم و صدایمان هم فعلا به جایی نمی رسد،اینها همه درست است و منطقی.نخستین روزهایی که من با مطالب PUA ها(از قضا با خواندن نوشته های شما) مواجه شدم،اولین واکنش ام این بود که اینها مشتی لات مجازی هستند که عقده های جنسی اشان را برای جلب نظر مردان و زنان به دروغ واگویی می کنند و چه بسا به جای هزاران شریک جنسی تا به حال دست شان هم به سینه ی زنی نخورده.برای من باور کردنی نبود که آن زمان که من در حال خرخوانی و هدر دادن ساعت های عمرم در دانشگاه بودم و پسرکان جلف دخترنما را با پوزخندی ترحم انگیز از سر می گذراندم یکی از همینها(میستری) با همین جلف بازی ها گروه گروه دختر می گاید.برای من به شخصه بهت آور بود و نمی خواستم باور کنم. اما هرچه گذشت در روابط با دختران دیدم که بله اینها درست می گویند.اگر واکنش نخستین من آن اندازه بد بینانه بود، به این دلیل است که باور نمی کردم مردی حاضر باشد قوانین موفقیت آمیز و فوت کوزه گری اش را به کس دیگری بیاموزد.از اینرو بازی را ارج می نهم و کسانی را که تجربیات گرانبهاشان را که حاصل صدها شکست و ساعت ها وقت ارزشمند و تحمل بسیاری خفت ها و خواری هاست پاس می دارم.از همه مهمتر اینکه حاضرند اینها را با دوستان امگایشان شریک شوند.
آن انتقاد صرفا خشمی از سر شنیدن حرف های دخترکی بود که گمان می کند بازیکن ها همگی بازیچه های دست ایشان هستند و سرمست و مسرور در پی به لجن کشیدن شخصیت یک مرد احتمالا محترم بود.:e303: