09-11-2011, 08:54 PM
Russell نوشته: نخست اینکه قرآن مدعیست که فصیح است.در خواندن یک کتاب فصیح 600 جور یک حمله را نمیتوان خواند.دوم آنکه کتاب با مسواک متفاوت است.آن هم نه کتاب شعر و استعاره بلکه در کتاب قانون الهی !!!اولا فصیح بودن خود معنایی دارد و دارای مفهوم عمیق بودن معنایی دیگر ! من قبلا حتی مثال قصه حسن کچل را زدم که هم میشود بعنوان سرگرمی خواند و هم برای بررسی ادبیات فلکلور! بستگی دارد چه هدفی داشته باشیم ! لظفا اگر خواستید در تاپیک دیگری به این موضوع بپردازید
وقتی جملات بیمعنی و متناقض در کتاب پیدا میشود نشان از عمق آن ندارد.بلکه نشان از حواسپرتی گوینده دارد.
مثلاً:
چون با کافران روبرو شديد، گردنشان را بزنید. و چون آنها را سخت فرو فکنديد، اسيرشان کنيد و سخت ببنديد. آنگاه يا به منت آزاد کنيد یا به فدیه. تا آنگاه که جنگ به پايان آيد. و اين است حکم خدا. و اگر خدا ميخواست از آنان انتقام ميگرفت، ولی خواست تا شمارا به یکدیگر بیازماید. و آنان که در راه خدا کشته شده اند اعمالشان را باطل نميکند.
در اینجا گردنشان را بزنید یک معنی بیشتر نمیدهد.
اما بعد خب مگر من گفتم "گردن زدن " معنی دیگری دارد ؟! بطور ساده در این آیه گفته شده هنگام جنگ با کافران گردن آنها بزنید !من حتی در پست 53 این کلمه " حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ"را رنگی کردم تا حالت جنگی را نشان دهم .خب حالا شما انتظار دارید در جنگ همدیگر را ماساژبدهند ؟!