09-07-2011, 06:49 PM
Russell نوشته: البته فروید نگفته انسانها فقط از روی احساسات رفتار میکنند.بلکه نقش زیاد عواطف و عوامل دیگه رو که بطور ناخود آگاه عمل میکنند رو نشون داد.یک کتاب هم داره بنام "آینده یک پندار" که بر همین اساس دین رو تحلیل میکنه.راسل جان من در پست قبلی دقیقا اینگونه آوردم "خداباور یا ناباور بودن بیشتر از آنکه به عقل و اندیشه ارتباط داشته باشد ناشی از احساس فرد است و اساسا عقاید آدمیزاد کمتر بر تعقل استوار است"
متد علمی هم طراحی شده که همین احساسات رو از مشاهدات حذف کنه.
اما بالاخره یا داری میگی که انسانها از روی احساسات تصمیم میگیرند یا نه،اگر میگیرند که خوب دینداران و مسلمین هم جز همین دسته میشند و تصمیمشون احساسی هست.اگر هم که نه پس چی میگی شما؟
بنابراین نتیجه میشه گرفت که منظورت از اینکه تا یه حدی نظرات فروید رو قبول داری اینه که تا حدی که فکر میکنی به نفعت هست قبول داری.
یعنی مسلمین و کفار ندارد ! لطفا به قید "بیشتر " که بکار بردم توجه کنید . بعبارت دیگر حداقل بر اساس نظریه فروید و آنچه خودم متوجه شدم احساسات نقش عمده ای در انتخاب افکار و رفتار دارد .حالا این چقدر به نفعم هست را نمیدانم ؟!
و همین برداشتها هست که مرا مسلمان تر میکند مثلا وقتی من به این میرسم که مسلمان یا کافر بیشتر بدلیل احساسات هست که مسلمان یا کافر شدند نه تنها رفتار عجیب وغریب بسیاری از مسلمانان و کفار برایم معنی پیدا میکند بلکه در باره مسلمانان مفهوم این حدیث برایم دوباره معنی میشود که :
"إنّ الشّرك أخفى من دَبيب النَّمْل عَلى صفَاةٍ سَوْداء في لَيْلَةٍ ظَلْماء" یعنی :شرك از راه رفتن يك مورچه بر سنگى سياه در شبى تاريك مخفى تر است
این یعنی همین که من نزد خودم خیلی مسلمان باشم اما این مسلمانی از روی تعقل نباشد بلکه به هر دلیل حتی مثلا لجاجت با فرد یا افرادی ابراز مسلمانی کنم !