09-06-2011, 11:38 PM
حسین نوشته: با سلام مجدد . به نظر من واقعیتش هم همین است . یعنی اگر کسی صادقانه دنبال خدا بگردد محال است که او را نیابد . اما آنچه من طی مطالعاتم که بیشتر در باره بررسی رفتار و افکار خودم هست پی بردم و البته مطالبی هم در اینترنت در تایید آن یافتم نشان میدهد که خداباور یا ناباور بودن بیشتر از آنکه به عقل و اندیشه ارتباط داشته باشد ناشی از احساس فرد است و اساسا عقاید آدمیزاد کمتر بر تعقل استوار است . در یک مقاله پیرامون تاثیر افکار فروید اینگونه آمده است :البته فروید نگفته انسانها فقط از روی احساسات رفتار میکنند.بلکه نقش زیاد عواطف و عوامل دیگه رو که بطور ناخود آگاه عمل میکنند رو نشون داد.یک کتاب هم داره بنام "آینده یک پندار" که بر همین اساس دین رو تحلیل میکنه.
"برنیز با بهره گرفتن از این نظریه فروید که انسان اصولا غیرمنطقی است و بر اساس ارضاء خودخواهی و نفع شخصی خود دست به تصمیم گیری می زند و نیز اینکه اسیر احساسات است، تحول اساسی را در تبلیغات کالا ایجاد نمود که این تحول به نوبه خود کپیتالیسم را در آمریکا به یک سطح بالاتر ارتقاء داد."
نه اینکه من کاملا این نظریه را قبول داشته باشم اما نمونه های زیادی از آنرا می بینم که دلیلی بر رد کردن کامل آنهم نمیابم .
خلاصه آنکه دستور مکرر قرآن بر تعقل و تفکر از یک سو و حدیثی از حضرت صادق علیه السلام به این مضمون "کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم " بیشتر برایم معنی پیدا میکند .
من که چندین بار بر اساس منافع شخصی به طرف بیخدا شدن رفتم و هربار مجبور به پذیرش بیشتر خدا شدم .
متد علمی هم طراحی شده که همین احساسات رو از مشاهدات حذف کنه.
اما بالاخره یا داری میگی که انسانها از روی احساسات تصمیم میگیرند یا نه،اگر میگیرند که خوب دینداران و مسلمین هم جز همین دسته میشند و تصمیمشون احساسی هست.اگر هم که نه پس چی میگی شما؟
بنابراین نتیجه میشه گرفت که منظورت از اینکه تا یه حدی نظرات فروید رو قبول داری اینه که تا حدی که فکر میکنی به نفعت هست قبول داری.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound