01-27-2014, 11:10 PM
مزدك بامداد نوشته: exact! bravaولی نگفتید کف اتاق خیس بوده!
مزدك بامداد نوشته: این مرد ورشکسته شده و دار و ندارش را گماشتگان
دادگاه فروگرفته بودند. همچنین نامه ای دریافت کرده
بود که بایستی خانه اش را تا روزی دیگر رها کند.
تنها چیزی که گماشتگان نبرده بودند، بلوک های یخ
در زیرزمینش بود. او آنها را به اتاق آورد و رویشان
رفته و با کراوات خود، خود را دار زد. یخ ها که
دیگر در سردخانه نبودند، آب شدند و بدینگونه ، این
صحنه ی دلخراش ولی پرسش بر انگیز پدید امد !
مزدك بامداد نوشته: میخواست در سیلیکون ولی کمپانی نرم افزار بزند
ولی هماورد او که سرمایه بیشتری داشت با
بکاری گیری نیرو های ارزان هندی، بازار او را
گرفت و او را به ورشکستگی رسانید. زنش هم
تا دید بی پول شده، او را رها نمود!
چه قدر بی جنبه!!
من اولین باری و آخرین باری که ورشکست شدم و دوست دخترم ولم کرد نه تنها ناراحت نشدم بلکه با بررسی گذشته و نبود دوست دختر به سمت آینده رفتم و کلی وضعم خوب شد و هر روز بهتر هم میشود
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری