01-21-2014, 06:41 PM
Theodor Herzl نوشته: خوب چشم بسته غیب گفتید که سرمایه هم لازم است! ایراد سوسیالیسم به دادن کنترل چرخه تولید به فرد یا افرادی خارج از محدوده کارگران است!خب پس سرمایه هم لازم است. حالا اگر روند پرسش های منو با اون چیزهایی که به نظرت چارچوب های اخلاقیِ سوسیالیسم هستند خراب نکنی و پاسخ روشن بدی به اینجا هم میرسم.
پس اگر حالا حرف های خنده داری مثل اینکه اگر سرمایتون کاقی باشه حتمن حق کسیو خوردین بذاریم کنار، به این میرسیم که اگر قرار باشه شما با کسی شریک بشید و سرمایه نابرابر ولی کار برابر بگذارید وسط، سود رو چطور تقسیم میکنید؟ بالاخره نمیشه همه جا همیشه سرمایه برابر بذاریم که. شاید کسی مایل نباشه با شما شراکت برابر کنه، شاید به مقداری به هر دلیلی راضی باشه. فرض کنید دوستتون 40 واحد میاره شما 60 واحد. کارتون هم برابره. سود چطور تقسیم میشه؟
Theodor Herzl نوشته: کدام سرمایه گذار؟ در یک سیستم سوسیالیستی یک سرمایه گذار نیست ، ابزار تولید عمومی است و کارخانهها تعاونی! دیگر یک شخص میلیونر تصمیم نمیگیرد که کجا کارخانه بسازد که کمترین خرج را بکند!کدوم سیستم سوسیالیستی؟ کیس ما در غالب کاپیتالیسم و در زمینه سیب فروشی بود دیگه. ابزار تولید عمومی وجود نداره اصن.
Theodor Herzl نوشته: چطور دولت مثلا بانکها رو bail out میکنه صدای شما کاپیتالیستها در نمیاد؟ وقتی نوبت کمک به مردم میرسه آخ شد همچی؟ در همین آمریکا هم دولت به شرکتهای خصوصی و افراد وام میده از پول مالیاتی که جمع کرده!دولت اگر وام میده اون وامو چندبرابر پس میگیره. اگر وام بلاعوض میده این موضوع براش منافعی داره. مثلن در صورت ورشکستگی اون سازمان یا بنگاه بازاری رو از دست میده و با این کار حتا اگر وام بلاعوض باشه، ضرر و زیانش رو کمتر میکنه. در مورد بانک های امریکا اگر بانکی در هر سیستم بانکی و در هر کشوری ورشکست بشه ممکنه این ورشکستگی بازار پولی کشور رو جابجا کنه و شیفت بده. ورشکستگی یک بانک یعنی میلیاردها دلار پول سرگردان. ولی چه دلیلی داره دولت بیاد به هر نفر که میخواد سرمایه گذاری کنه وام بده؟ اونم بدون طرح توجیهی و فایده/هزینه؟
[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی