12-16-2013, 06:03 PM
Dariush نوشته: خب البته لازم نیست بترسید، در روز میلیونها انسان در این شهر به کارشان میرسند و اتفاقی هم برایشان نمیافتد. اما باید به خاطر باشید که در این شهر به راستی چیزی به نام اخلاق و انسانیت یافت نمیشود. مردم در این شهر آنقدر پلیدی و پلشتی و زشتی دیدهاند که کاملا به آن خو کردهاند. بدی در این جا دیگر هیچ درجهای از قباحت را به همراه ندارد. اینکه کسی با دروغ سر شما را کلاه میگذارد، گناهِ او نیست، تقصیر نازرنگ بودنِ خودتان است. آدمهای خوبِ این شهر کسانی هستند که به شما کاری ندارند و مرگتان جلوی چشمشان هیچ واکنشی را در آنها برنمیانگیزاند. آدمهای نه خوب و نه بدش کسانی هستند که وقتی در حال جان دادن هستید، جیبهایتان را خالی میکنند و کار دیگری با شما ندارند. بدها آنها هستند که در همان موقع لگدی هم بهتان میزنند. بدترینها اما کسانی هستند که کلیههایتان را برای فروختن میدزدند.
شوش و مولوی و راهآهن و آذری و ... هم براستی جاهای خطرناکی هستند در تهران. اگر یکبار بروید متوجه منظورم میشوید.
آری زینهار تهران براستی نزدیک به صفر است, ولی خب هر کس کجا زاده میشود یکجورهایی
به همانجا دلمیبنند, من هنوز هم تهران پرهیاهو و سرزنده و بزرگ را دوست دارم و گاه دلتنگ
پاتوقهایِ فراوان از شهرک غرب و .. که میشناختم و میپلاسیدیم میشوم. هتّا همین گویش تهرانی را
هم میپرستم, واژهها آسان و بی تاکید (stress) چندان به زبان میایند و یک جور سهش لختی و آسانگیری میدهند.
رویهم شهر زیبایی است و همهیِ مردم هم آن اندازه که آوردید بد
نیستند تازه کجا همچو راننده تاکسیهایِ فرهیختهای هرگز پیدا میکنید؟ (;
پارسیگر
.Unexpected places give you unexpected returns