12-02-2013, 11:14 AM
Mehrbod نوشته: که اینجور, پس زمانیکه ما میگوییم نوکار[١] (= مبتدی), نوکار همان کار است!؟new project started!
نوکار هم در هر جایی معنایی شبیه به آنچه که من گفتم میدهد. در صنعت به کارگری که تازه شروع به کار کرده میگویند تازهکار، که در برابر کهنهکار،باز هر دو کارگر محسوب میشود. سرکارگر هم باز نوعی کارگز است. حال اینبار بیایید بگویید گینهی نو که ربطی به گینه ندارد؟
![E11b E11b](https://daftarche.com/images/smilies/emoji/e11b.png)
Mehrbod نوشته: تازه چیزیکه من نگفته بودم را هم به من بربستید[٦]:ای وای، عجب تهمت ناروایی را به شما بستم!
اینرا چه کسی گفته؟:
Mehrbod نوشته: شاخهای از چامه[١] ≠ چامه
Mehrbod نوشته: نگر من این بود که نوچامه زاب[٧] بایستهیِ[٨] «دستورینی» را ندارد (اینکه چامه[٢] بجز دستورین و آهنگین چیزمن گمان میکنم داریم با تعاریف شخصی و سلیقهای بحث میکنیم و از آنجا که معیار دقیقی برای قضاوت در این مورد وجود ندارد، نتیجهای از بحث متصور نیست.
دیگری باشد به کنار) و ما در تاریخ ادبسار[٩] ایران هم تا یاد داریم, چامه در کنار آهنگین بودن, دستورین نیز بوده است.
سپس اینکه اگر دو چیز زاب همستیز داشتند هم دیگر نمیتوانند پیوند گردآیگی داشته باشند, و شما هم خودتان
دارید میگویید چامه و نوچامه در زاب دستورینی همستیز اند, چگونه پس از بیخ ایندو را به کلاغ و پرنده همانندی[٣] کردید؟
نگرش من این بود:
کسشر هم تعاونی؟!