12-02-2013, 01:46 AM
Dariush نوشته: هرگاه که میگویید نوچامه.
که اینجور, پس زمانیکه ما میگوییم نوکار (= مبتدی), نوکار همان کار است!؟
![E402 E402](https://daftarche.com/images/smilies/emoji/e402.png)
Dariush نوشته: چه میگویی جانم؟!
چه کسی گفته چامه زیرمجموعهای از چامه است؟ اشتباه نگارشیست یا واقعا منظورتان همین است؟
کسی نگفته, شما چامه و نوچامه را به کلاغ و پرنده همانندی کردید, من هم نشان دادم
همانندیای اتان نادرست است, این دو زیرانبوهه و ابرانبوههیِ هم نیستند, کلاغ و پرنده ولی هستند.
تازه چیزیکه من نگفته بودم را هم به من بربستید:
Dariush نوشته: ...شما نوچامه زیرمجموعهای از چامه به حساب آوردهاید...
Dariush نوشته: دیگر اینکه یکبار گفتم ولی گویا درنیافتید، شعر تنها در آهنگین و دستورین بودن نیست، شماری ویژگی دیگر نیز دارد که آن را از نوشتههای ادبی دیگر متمایز میکند. شعر نو تمامِ آنها را دارد غیر از دستورین بودن. برای کراننمایی نیز همان پیشوندِ نو کافیست دیگر. در تعریفی که من از شعر آوردم (و میان شعرا و ادبا تعریفی پذیرفته شده است)نیز دستورین بودن یک ویژگی کلیدی نیست:
نگر من این بود که نوچامه زاب بایستهیِ «دستورینی» را ندارد (اینکه چامه بجز دستورین و آهنگین چیز
دیگری باشد به کنار) و ما در تاریخ ادبسار ایران هم تا یاد داریم, چامه در کنار آهنگین بودن, دستورین نیز بوده است.
سپس اینکه اگر دو چیز زاب همستیز داشتند هم دیگر نمیتوانند پیوند گردآیگی داشته باشند, و شما هم خودتان
دارید میگویید چامه و نوچامه در زاب دستورینی همستیز اند, چگونه پس از بیخ ایندو را به کلاغ و پرنده همانندی کردید؟
نگرش من این بود:
Mehrbod نوشته: ...هر چیزی که آهنگین بود چامه نیست!
ولی میتوانیم هر نوشتهیِ آهنگینی را چامه بیانگاریم, آنگاه نوچامه هم میشود چامه
و این هم دیدگاهی درست خواهد بود, همچنان بسته به اینکه زاب "دستورین" را بایا بدانیم یا نه.
پ.ن.
پیشوند نو: PN2 - ^no
پارسیگر
.Unexpected places give you unexpected returns