11-26-2013, 11:13 AM
مزدك بامداد نوشته: بیجاست، خدای دین ها ، از انجا که همه چیز را میداند، نیازی
ندارد که این تئاتر را برپا کند که ببیند! که کی چه جوری هست!
از سوی دیگر، اینکه هرکس چه جوری هست، به گردن خودش
است چون خودش این چنین آفریده است و هیچ چیز نیست که
جز از خدا پدید آمده باشد ، ( در آموزه[١] های دینی) . درست اینکه
من یک دستگاه دستگاه چرخ گوشت بسازم که ببینم که چگونه
رفتار میکند!؟ اگر گوشت را چرخ نکرد، می اندازمش توی دوزخ !
خوب، اینکه این دستگاه درست کار نمیکند، گناه من است یا دستگاه؟
این که گروهی در "عالم ذر" در گفتن لبیک درنگ[٢] کردند و در زندگی
از گمراهان ! شدند، گناه آنهاست یا پدید اورنده شان که انها را چابک
نیافرید که زودتر لبیک بگویند؟
اینکه جهان تا جوری ساخته که همواره نیاز به خوردن و خوابیدن و انرژی
و .. داریم و کوتاه سخن در پی یک تکه نان گرسنه ایم و باید توی سر هم بزنیم :
(جنگ، دزدی، رژیم آخوندی، بهره کشی، برده داری، نازیدن به کلاهبرداری
و "گاییدن" دیگران ، غنی سازی اورانیوم ! ...) گناه ماست یا کاستی آفرینش؟
------------------------
از سوی دیگر و بالاتر از همه، زمانی که چیزی نمیآفرید، نیازی هم نداشت
که آفریده های خود را در بوته ی آزمون به شکنجه های گیتی، مانند جنگ و
میگرن و ایدز و آخوند، دچار سازد که ببیند! که کدام بهشتی اند !
جلال الدین بلخی از سوی خدا میگوید:
من نکردم خلق تا سودی کنم،
بلکه تا بر بندگان جودی کنم !!!
(جود = بخشش و دهش و گساده دستی)
که انیجا هم همان پرسش است: اگر کسی را نمی آفرید، نیازی هم
نبود که به آنها دهش و بخشش هم بکند و تازه منت هم بگذارد !!
پس این پرسش بازهم هست که چرا از بیخ آفریده؟!
پرسشی که هنوز هیچ دینی نتوانسته بدان پاسخ دهد!
جناب مزدک ملاک این استدلال بودن اختیار است.