10-23-2013, 01:58 PM
برخی گویش ها به پارسیک باستان نزدیک ترند. ب.ن. در پارسیک کهن پسر بوده پوستر ... اکنون در گویش یزدی پُسر و در گویش مشهدی پوسر است.
گویش مِشِدی یا شمالی و کردی مانند گویش تهرانی ا ها رو و نمیکنن. ب.ن. باران بارون نمشود...آسمان آسمون نمیشود. نان نون نمیشود. خانه خونه نمیشود.
در گویش یزدی به جای من تو را دوست دارم. میگویند من تورا دوست مِدارم. که انگار درست تر است.
در گویش کردی و v نمیشود و W است. انها ح نیز دارند.
همین گویش سپهانی که پر از stress است در زبان انگلیسیک هم گویش بریتیش که زیباتر است stress بیشتری دارد. زبان بودن سترس زیاد دلنشین نیست به نگرم... ولی برخی استرس ها نیز به دل نمیچسبد.
پارسیگر
گویش مِشِدی یا شمالی و کردی مانند گویش تهرانی ا ها رو و نمیکنن. ب.ن. باران بارون نمشود...آسمان آسمون نمیشود. نان نون نمیشود. خانه خونه نمیشود.
در گویش یزدی به جای من تو را دوست دارم. میگویند من تورا دوست مِدارم. که انگار درست تر است.
در گویش کردی و v نمیشود و W است. انها ح نیز دارند.
Mehrbod نوشته: به نگرم
یک سادگی و نبود تاکید (stress) چندان روی واژگان به آن یکنواختیِ زیبایی میدهد. ولی ب.ن.[2] گویشهایِ شیرازی یا اصفهانی را هم دوست دارم.
همین گویش سپهانی که پر از stress است در زبان انگلیسیک هم گویش بریتیش که زیباتر است stress بیشتری دارد. زبان بودن سترس زیاد دلنشین نیست به نگرم... ولی برخی استرس ها نیز به دل نمیچسبد.
پارسیگر
زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
انتونیو ویوالدی