10-16-2013, 06:33 PM
Philo نوشته: من قصد دارم در اینکه باید توصیه ی مشهور "نبین که می گوید، ببین چه می گوید" را مطلقا رعایت کنیم، مناقشه کنم. این را نه برای سفسطه گران، بلکه برای علاقه مندان به کشف حقیقت می گویم.
البته برعکس اینه که نوشتید: نبین چی میگه، ببین کی میگه.
واقعیت اینه که این مثل بیشتر در بین بازاریان و صنوف رایج بوده و هنوزم هست. در بازار همین الانشم با یه تیکه کاغذ میلیون ها تومن سکه رو جابجا میکنند. برای اینکه همه چیز روی اعتماد بنا شده. بازاریان به هم اعتماد دارند و با یه رسید به اندازه یه برگ از روزشمار روی میزشون به هم چک و پول و جنس قرض میدند. بنابر این در این فضا بعید نیست این مثل کاربرد داشته باشه.
من یک بازاری رو میشناختم که اواخر دهه 70 شمسی رو آورد به واردات از کشور دوست و همسایه چین کمونیست. یکبار در این مراودات پولش رو خوردند و صدها میلیون تومن اون زمان رو از دست داد که بخش زیادیش پولی بود که از هم صنفی هاش در دست داشت. خلاصه از ترس آبرو زن و بچش رو اجاره نشین کرد ولی اجازه نداد سر رسید چک هاش برسه! طبیعیه که کسانی که ایشون رو میشناسند میگند چون حاجی تمدن گفته حتمن درسته.
[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی