10-14-2013, 02:47 PM
مزدك بامداد نوشته: خردگرایی خودش زیرگروه آروین[1] گرایی است. تازمانی که
ریزک هیگز در شتابدهنده ی هسته ای سرن یافته نشد
و به آروین در نیامد، یک نگره[2] خردمندانه و دانشیک[3] بود ولی
در تالار فربود[4] ها پدیرفته نشده بود! همچنین از انجا که خرد
ما خودش در پی میلیونها سال "آروین ژنتیک" کم کم ریخت
گرفته، این آروین است که مانند همیشه و جاودان، بالاترین
سنجه* ی داوری است. روشن است که در بسیاری از کارها،
میتوان به خرد پشتگرم بود چون به انگیزه ی میلیارد ها سال
آروین که پشتش خوابیده، گرایندی[5] ایرنگ[6] اندکی دارد ولی
همچنان که گفتیم، ١۰۰% نیست و :
آروین داور پایانی هر پرسمان[7] میباشد.
مزدك بامداد نوشته: چیزی که خردآشکار باشد، نداریم،بسیار خوب...!
تنها انزمان که آروین[1] هم آنرا درست
و آشکار دانست، میتوان چیزی را از
آشکارِگان و خودآشکارِگان دانست.
پس شما "خودآگاهی[SUP] ۱[/SUP]" را چگونه با آروین تبیین می نمایید؟ مقصودم ریخت گرفتن آن در روند فرگشت نیست؛ بلکه قلمداد نمودن آروین به عنوان بالاترین سنجه ی داوری را
چگونه فراتر از خودآگاهی تبیین می نمایید؟ آروین چگونه می تواند اداراک فربود را فراتر از خودآگاهی برای ما به وجودآورد؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. مقصودم از این واژه، صرفا آگاهی از وجود خویشتن؛ در چم آنچه "من" می نامیم می باشد. نه دیگر سهش ها و نیروهای روانی ریخت گرفته بر آن.
من خودآگاهی را ناب ترین و بنیادی ترین جلوه خرد می دانم.
همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...