10-05-2013, 06:08 PM
مزدك بامداد نوشته: راستی سرکار رسول، پسر و خانواده تان خوب هستند؟ممنون مزدک جان. دو دخمر دیگر ب جمع ما پیوستند. سارا و رز. اگرچه در کمند رذالتهای موذیانه ی حضرات ... اما فعلا ک همه خوبیم. امیدوارم شما و دیگر دوستان خوب باشید. مزدک جان اگرچه هیچوقت آن رفتاری را ک توقعش میرفت از بچه های گفتگو ندیدم (ب هر شکل یادش بخیر.. دورانی بود) اما جمله ای از شما (البته با آیدی دیگری ارسال شد) دگرگونی کلی در من ایجاد کرد. بجرأت میتوانم گفت این تنها موردیست ک میتوانم از آن بعنوان دگرگونی و چرخش یاد کنم. گفتی: برای مبارزه با آخوندها باید چیزی بود. اصل جملات را میدانی ک یادم نمیماند اما معنیش همین بود. و از آن پس (از آن وقتی ک ب معنیش پی بردم ک البته بعد از شش ماه تفکر پیش آمد) سعی کردم آلترناتیوی بیاورم. آلترناتیوش ظرف یکسال و اندی (بعد از آنکه بطریقی دستم ب چند جلد کتاب رسید) فراهم شد. و اینک اگر اجازه دهید میخواهم با سنگ دانش شما محکش بزنم. آخوندهای مارموز ک مثل همیشه از حضور در بحث میگریزند و هم میهن هم همان منجلاب همیشگی درروئی و کثافت است.
[SIZE=3]•[/SIZE]