08-26-2013, 08:29 AM
cool نوشته: خیر اینگونه نیست!فرمودید :در تبدیل ناشناخته ها به شناخته ها فلسفه و علم به صورت مكمل هم عمل میكنند. یعنی شما ابتدا چارچوب فلسفی برای اونچه كه بدنبالش میخواین برین تعریف میكنین و بعد از راه آزمودن (علم) اون رو به اثبات میرسونین. وقتی هم كه اثبات شد میشه شناخته و اینها منافاتی با هم ندارند.
بنابراین وقتی با فكر كردن تونستیم ناشناخته ها رو به شناخته ها بدل كنیم و در حوزه ی علم قرارشون بدیم، این شناخته های جدید افقهای جدیدی رو هم از ناشناخته ها در اختیارمون قرار میدن كه برای شناسایی اونها باز محتاج فكر كردن خواهیم بود.
آیا فقط با فکر کردن میشود ناشناخته ها رو تبدیل به شناخته ها کرد؟!در علوم تجربی فقط فکر کردن کافی نیست.در علوم تجربی علاوه بر فکر کردن باید اثبات هم کرد ولی فلسفه فقط در پی توجیه است.
فرمودید:
دانشمندانی موفق تر خواهند بود كه فلسفیدن رو هم بلد باشن
دانشمندانی هستند که به فلسفه اهمیت نمیدهند اما موفق هستند.مثل هاوکینگ.
مشكل ما با این قضیه بر میگرده به تعریف فلسفه. اگه فلسفه رو تفكر حداقل با این خصوصیات در نظر بگیریم:
داشتن عنوان، هدفمندی، استفاده از ابزارهایی مثل منطق و آگاهی از نظریه های پیشین.
اونوقت جناب هاوكینگ هم حتما در تحقیقاتشون فلسفه ورزی به كار میبرند. احتمالا اگه جناب هاوكینگ در جایی فرمودن فلسفه رو قبول ندارن، حتما وجه خاصی از تعریف فلسفه رو در نظر داشتن.