04-26-2013, 09:31 AM
ولی من از اون استادهای چینی و معبد شائولین و اینا که توی فیلمها نشون میدن خیلی خوشم میاد. یجورایی از همه جهت کاملن بنظرم. هم فلسفه/معنویت خودشون رو دارن و هم رزمی. با اون ریش هاشون و لباس های سنگین و مردانه و خردمندانه. آدمهای خوب و بامرامی هستن.
البته نمیدونم اونا تا چه حد واقعی بودن/هستن. بالاخره فیلمه دیگه!
بعد رزمی بنظر من بجز درگیری نزدیک باید سلاح سرد، و همچنین حرکات آکروباتیک و پریدن و این حرفا هم حداقل تاحدی داشته باشه. کاربرد اینا هم فقط در درگیری نیست و در زندگی روزمره و در طبیعت در مواقع عادی یا مواقع اظطرار هم میتونن خیلی مفید یا نیاز باشن.
ولی بهرحال بقیهء رشته های رزمی هم آره میتونن خیلی تاثیر داشته باشن.
من به کنگفو بعنوان چیزی که همهء رشته های دیگه میتونن زیرمجموعش باشن نگاه میکنم. حالا نمیدونم شاید تعریف رسمیش این نباشه.
یعنی برای من کنگفو یعنی گرفتن هر فن و هر تمرین و هر توانایی کارا از هر رشته ای. یعنی محدودیتی نداره. یعنی اصلا کنگفو درواقع یک اصطلاح کلی است برای اشاره به هرچیزی که به هنر رزم مربوط میشه. تازه حتی میشه زندگی عادی رو هم یک نبرد دونست. چون واقعا هم هست. همیشه که شما به جسم قوی و مهارت های رزمی فقط برای درگیری احتیاج ندارید، بلکه بقیهء زندگی یک رزمی کار هم خیلی برتر از زندگی دیگران میتونه باشه. از سلامتی روحی-روانی و جسمی بگیر تا کاربردها و امنیت بیشتر در زندگی عادی.
مثلا این ورزش پارکور که هست رو من میتونم جزو کنگفو حساب کنم!! یک شاخه ای و یک زیرمجموعه ای میتونه باشه.
البته اینم بگم که بنده با بخشهایی از پارکور اگر صرفا نمایشی و خطرناک باشن موافق نیستم. بنظر من هرچیزی باید 100% در راستای نیاز و کاربردهای عملی باشه و با حداقل خطر ممکن. آدم همینطوری نباید بره ریسک کنه و از یک ساختمان بپره به ساختمان دیگه یا توی هوا چندتا معلق صرفا بخاطر نمایش بزنه!
منتها چنین کنگفو ای که بنده بهش معتقد هستم دیگه از همهء رشته ها هم نیاز به صرف وقت و انرژی بیشتری داره. باید فول تایم کار کنی. باید اصل زندگیت کنگفو باشه.
ولی خب زندگی اصولا چیه و چی بیشتر به درد زندگی میخوره؟
الان البته زندگی بشر مقدار زیادی غیرطبیعی شده که حتی شاید اشتباه هم باشه. شاید حداقل افراط درش باشه. ما باید طبیعی تر زندگی کنیم.
بخاطر همین غیرطبیعی بودن زندگی فعلی هست که ما از چیزهایی مثل کنگفو هم دورتر شدیم و در اینکه اون رو بعنوان اصل زندگی خودمون انتخاب کنیم شک داریم. مثلا من خودم دنبال علم و فناوری مدرن هستم فعلا. و فکر هم نمیکنم با این شرایطی که هست، هیچوقت بتونم بصورت حرفه ای و فول تایم دنبال کنگفو برم (البته این لزوما دلیل نمیشه که هیچوقت کاری هم باهاش نداشته باشم). فکر میکنم از علم و فناوری راحتتر پول دربیاد!! ولی به قدرت و جنگندگی هم نیازه در کنارش.
قدرت و جنگندگی هم به این معنا نیست که هر روز با مردم درگیر بشی.
بیشتر یک اعتماد بنفس و پشتوانه است خیلی وقتا.
مثل اینکه در حیات وحش هم بیشتر وقتا دو حیوان رقیب با هم درگیر جدی نمیشن و با همون رجزخوانی و براندازهای اولیه، دو طرف تشخیص میدن که کدام قویتر است و ضعیف تر فرار میکنه/کنار میکشه!
من از خیابان هم که میخوام رد بشم با تفکر و اصول رزمی عمل میکنم.
کلا همیشه درحال راه رفتن و ایستادن و غیره همش در تفکر و استایل رزمی هستم. حتی راه رفتن عادی آدم باید بر اساس رزمی باشه، چون راه رفتن رزمی راه رفتن برتریه!
البته نمیدونم اونا تا چه حد واقعی بودن/هستن. بالاخره فیلمه دیگه!
بعد رزمی بنظر من بجز درگیری نزدیک باید سلاح سرد، و همچنین حرکات آکروباتیک و پریدن و این حرفا هم حداقل تاحدی داشته باشه. کاربرد اینا هم فقط در درگیری نیست و در زندگی روزمره و در طبیعت در مواقع عادی یا مواقع اظطرار هم میتونن خیلی مفید یا نیاز باشن.
ولی بهرحال بقیهء رشته های رزمی هم آره میتونن خیلی تاثیر داشته باشن.
من به کنگفو بعنوان چیزی که همهء رشته های دیگه میتونن زیرمجموعش باشن نگاه میکنم. حالا نمیدونم شاید تعریف رسمیش این نباشه.
یعنی برای من کنگفو یعنی گرفتن هر فن و هر تمرین و هر توانایی کارا از هر رشته ای. یعنی محدودیتی نداره. یعنی اصلا کنگفو درواقع یک اصطلاح کلی است برای اشاره به هرچیزی که به هنر رزم مربوط میشه. تازه حتی میشه زندگی عادی رو هم یک نبرد دونست. چون واقعا هم هست. همیشه که شما به جسم قوی و مهارت های رزمی فقط برای درگیری احتیاج ندارید، بلکه بقیهء زندگی یک رزمی کار هم خیلی برتر از زندگی دیگران میتونه باشه. از سلامتی روحی-روانی و جسمی بگیر تا کاربردها و امنیت بیشتر در زندگی عادی.
مثلا این ورزش پارکور که هست رو من میتونم جزو کنگفو حساب کنم!! یک شاخه ای و یک زیرمجموعه ای میتونه باشه.
البته اینم بگم که بنده با بخشهایی از پارکور اگر صرفا نمایشی و خطرناک باشن موافق نیستم. بنظر من هرچیزی باید 100% در راستای نیاز و کاربردهای عملی باشه و با حداقل خطر ممکن. آدم همینطوری نباید بره ریسک کنه و از یک ساختمان بپره به ساختمان دیگه یا توی هوا چندتا معلق صرفا بخاطر نمایش بزنه!
منتها چنین کنگفو ای که بنده بهش معتقد هستم دیگه از همهء رشته ها هم نیاز به صرف وقت و انرژی بیشتری داره. باید فول تایم کار کنی. باید اصل زندگیت کنگفو باشه.
ولی خب زندگی اصولا چیه و چی بیشتر به درد زندگی میخوره؟
الان البته زندگی بشر مقدار زیادی غیرطبیعی شده که حتی شاید اشتباه هم باشه. شاید حداقل افراط درش باشه. ما باید طبیعی تر زندگی کنیم.
بخاطر همین غیرطبیعی بودن زندگی فعلی هست که ما از چیزهایی مثل کنگفو هم دورتر شدیم و در اینکه اون رو بعنوان اصل زندگی خودمون انتخاب کنیم شک داریم. مثلا من خودم دنبال علم و فناوری مدرن هستم فعلا. و فکر هم نمیکنم با این شرایطی که هست، هیچوقت بتونم بصورت حرفه ای و فول تایم دنبال کنگفو برم (البته این لزوما دلیل نمیشه که هیچوقت کاری هم باهاش نداشته باشم). فکر میکنم از علم و فناوری راحتتر پول دربیاد!! ولی به قدرت و جنگندگی هم نیازه در کنارش.
قدرت و جنگندگی هم به این معنا نیست که هر روز با مردم درگیر بشی.
بیشتر یک اعتماد بنفس و پشتوانه است خیلی وقتا.
مثل اینکه در حیات وحش هم بیشتر وقتا دو حیوان رقیب با هم درگیر جدی نمیشن و با همون رجزخوانی و براندازهای اولیه، دو طرف تشخیص میدن که کدام قویتر است و ضعیف تر فرار میکنه/کنار میکشه!
من از خیابان هم که میخوام رد بشم با تفکر و اصول رزمی عمل میکنم.
کلا همیشه درحال راه رفتن و ایستادن و غیره همش در تفکر و استایل رزمی هستم. حتی راه رفتن عادی آدم باید بر اساس رزمی باشه، چون راه رفتن رزمی راه رفتن برتریه!