04-11-2013, 04:20 PM
Russell نوشته: مهربد جان یعنی رسما داری کس شعر میگویی، به اسپاگتی خسته مان کردی،جستار اول هم نیست من تا بحال چندبار بیخیال شدهام سر این نمیدانم چه اصراری هم داریو نمیدانم چرا احساس میکنی اینکاری کهداری میکنی شباهت کوچکی با بحث دارد !!
باور کن ما میدانیم اکسیم چه کوفتیست و مخترع اکسیم نیستی بجان اسپاگتی.
در ضمن این سخن که ما اتهام زدیم هم سخن حقیقتا بی شرمانهایست.
شما بزور اتفاقا با اتهام "نشستن در برج اخلاقی" حتی فکر (چه برسد به بحث) درباره بحث در برابر حکم خودت را ممنوع کردی.
چرا که در جامعه تبلیغ میشود و... پس هر کسی درباره آن بحث کند فلان است و دروغگوست و در برج اخلاق نشسته و مهمل میگوید و باورمند به ماور است و...
اینها که سفستهیِ پرداختن به سخنگو بود, کسی شما را وادار به بحث که نکرده راسل جان, نمیتوانید یا حوصله ندارید پاسخ ندهید.
کاخ اخلاقی که میگویم نیز همین است, که از جایگاه بالا دیگران را "کس و شعر گو" و "خسته امان
کردی" و ... بنامیم و بکوشیم از میدان بدر اشان کنیم, که شوربختانه برای تو روی من کارگر نیست (:
Russell نوشته: اینیکی که از کس و شعر گذشته و رسما جک است.که برای قبول رفاه برای اخلاق ما حتما یک روش شناختی جدید پیدا کردهایم اینجا
که البته به هیچ میزان ارتباطی به شهود ندارد ولی اکسیم است
خودت حتی متوجه نیستی که آن اکسیم (!!) بقا که میگویی کس و شعر است و از رفاه قابل استنتاج ، اکسیمی که از اکسیم دیگر قابل استنتاج باشد اکسیم نیست !!
خب من که سختیای ندارم, اگر سخنت درست باشد فرازیست[sup][aname="rpa04ace1035d154d88ab5b5db5f3df99be"][[/aname][anchor="pa04ace1035d154d88ab5b5db5f3df99be"]1][/anchor][/sup] را هم به همان رفاه میکاهیم. دگرسانیای[sup][aname="rpad53ce0c8a4f14b5f9f6fee3c117fe888"][[/aname][anchor="pad53ce0c8a4f14b5f9f6fee3c117fe888"]2][/anchor][/sup] در فرایند بیششِ[sup][aname="rpac5e18ef910d44933a30b1754305dbbe5"][[/aname][anchor="pac5e18ef910d44933a30b1754305dbbe5"]3][/anchor][/sup] ما که همانا سودگرایی باشد نمیدهد.
به نگر من ولی نمیشود از رفاه به فرازیست رسید, زیرا این دو در کنار هم پیش میروند و فرازیست به رفاه برتری دارد.
فرازیست را ما اینگونه بنداشتهایم[sup][aname="rpacc4e95e685964449adf4bed8e8074c1d"][[/aname][anchor="pacc4e95e685964449adf4bed8e8074c1d"]4][/anchor][/sup] که اگر کسی نمیخواهد زندگی کند خوب خودش را میکشد و کسانی میمانند که میخواهند زندگی کنند دیگر.
i.e. کسانیکه نمیخواستند زندگی کنند (یا نمیتوانستهاند از روی جهشهایِ ناکام ژنتیکی زندگی کنند) پیشتر از میان رفتهاند, همهیِ کسانیکه بجاماندهاند میخواهند بزیوند[sup][aname="rpa3e497721119946c1a2cfb693f22ee618"][[/aname][anchor="pa3e497721119946c1a2cfb693f22ee618"]5][/anchor][/sup] —> بنداشت[sup][aname="rpaa57dc5c8fdd64757acc0e57cb707d17a"][[/aname][anchor="paa57dc5c8fdd64757acc0e57cb707d17a"]6][/anchor][/sup] فرازیست (همه آنرا دارند).
Russell نوشته: من گفتم فایدهگرایی ،چطور فایدهگرایی من معنی اشتباه گرفتن من بین لذتگرایی و فایدهگرایی را داده،این هم از عجایب بحث با مهربد است دیگر !!
من وقتی فایدهگرا گفتم هستبی طبیعیست معنی حرفم و منظورم این بوده که فایدهگرا هستی،ارجاعت دادم هم به یک فایدهگرا دقیقا با همین تعریفی که آوردی، که البته شکر اسپاگتی اصلا نگاه نمیکنی حتی من چه گفتهام !!
١.
Russell نوشته:Mehrbod نوشته: در جای دیگر این جستار هم «تاواندهی» آمده بود که میتوان بنمونه ٣ کودک را کشت, بجایش ٥ کودک آورد که این هم نشان دادیم نادرست است, زیرا:
١. برخی چیزها ناتاوانپذیر هستند.
٢. انرژی گُساریده شده برای بارآوردن ٣ کودک, با بازآوردن ٥ کودک چگونه جایگزین میشود؟ (درگاشت {entropy} گساریده شده کجا رفت؟)
پس رویهمرفته هنوز فرنودی که نشان دهد چرا و چگونه «بیشیدن فرازیست + هوتاد» میتواند چیز بدی باشد نداریم راسل جان!
اول اینکه این سودگرایی کلاسیک نیست که ما داشتیم دربارهاش صحبت میکردیم،نمیدانم اصلا چی هست و از کجا آمده....
٢.
Mehrbod نوشته: ...
در تعریف کلاسیک هم جز این نیست:
Utilitarianism is a theory in normative ethics holding that the proper course of action is the one that maximizes utility, specifically defined as maximizing happiness and reducing suffering
...
٣.
Mehrbod نوشته: همچنین من بارِ پیش اشتباه کردم و گفتم تعریف کلاسیک سودگرایی چیزی است که من گفتم, هنگامیکه تعریف کلاسیک آن بر خوشیگرایی (hedonism) استوار است.
این هم پیوند سودگرایی به خوشیگرایی:
Classic utilitarianism, as advocated by two influential contributors, Jeremy Bentham and John Stuart Mill, is hedonistic.[1]
Sinnott-Armstrong, Walter, "Consequentialism", Stanford Encyclopedia of Philosophy (Winter 2012 Edition), Edward N. Zalta (ed.),
----
[aname="pa04ace1035d154d88ab5b5db5f3df99be"]1[/aname]. [anchor=rpa04ace1035d154d88ab5b5db5f3df99be]^[/anchor] farâ+zist::Farâzist || فرازیست: بقاء; بجا ماندگی; Ϣiki-En survival
[aname="pad53ce0c8a4f14b5f9f6fee3c117fe888"]2[/aname]. [anchor=rpad53ce0c8a4f14b5f9f6fee3c117fe888]^[/anchor] digar+sân+i{pasvand}::Digarsâni <— Degarsâni || دیگرسانی: تفاوت difference
[aname="pac5e18ef910d44933a30b1754305dbbe5"]3[/aname]. [anchor=rpac5e18ef910d44933a30b1754305dbbe5]^[/anchor] Bišidan || بیشیدن: به بیشترین رسانیدن Ϣiki-En to maximize
[aname="pacc4e95e685964449adf4bed8e8074c1d"]4[/aname]. [anchor=rpacc4e95e685964449adf4bed8e8074c1d]^[/anchor] bon+dâštan::Bondâštan || بنداشتن: بنداشت کردن; بدیهی پنداشتن en.wiktionary.org to axiomatize
[aname="pa3e497721119946c1a2cfb693f22ee618"]5[/aname]. [anchor=rpa3e497721119946c1a2cfb693f22ee618]^[/anchor] Zistan <— Zividan
[aname="paa57dc5c8fdd64757acc0e57cb707d17a"]6[/aname]. [anchor=rpaa57dc5c8fdd64757acc0e57cb707d17a]^[/anchor] bon+dâšt::Bondâšt || بنداشت: بدیهی; خود-گواه Ϣiki-En axiom
.Unexpected places give you unexpected returns