"There are two ways of coping with fear: one is to diminish the external danger, and the other is to cultivate Stoic endurance. The latter can be reinforced, except where immediate action is necessary, by turning our thoughts away from the cause of fear. The conquest of fear is of very great importance. Fear is in itself degrading; it easily becomes an obsession; it produces hate of that which is feared, and it leads headlong to excesses of cruelty. Nothing has so beneficent an effect on human beings as security. If an international system could be established which would remove the fear of war, the improvement in everyday mentality of everyday people would be enormous and very rapid. Fear, at present, overshadows the world. The atom bomb and the bacterial bomb, wielded by the wicked communist or the wicked capitalist as the case may be, make Washington and the Kremlin tremble, and drive men further along the road toward the abyss. If matters are to improve, the first and essential step is to find a way of diminishing fear." -
Bertrand Russell in "What Desires Are Politically Important?" which was his Nobel Lecture in Stockholm 11 December 1950
دو راه برای کنار آمدن با ترس وجود دارد:یکی کم کردن خطر بیرونیست و دیگری افزودن به بردباری خونسردانه است.دومی میتواند تقویت شود بجز جایی که کنش بی درنگ ضروریست، با دور کردن اندیشه هایمان از علت ترس.
پیروزی بر ترس اهمیت بسیار زیادی دارد.ترس در خود پستی آور است; براحتی یک وسواس می شود ; باعث نفرت از چیزی میشود که ترسناک است، و بی پروایانه به فزونی سخت دلی می انجامد. هیچ چیز روی انسان ها چنان اثر سودمندی به اندازه امنیت ندارد.
اگر سیستمی جهانی بتواند برپا شود که ترس جنگ را بزداید، بهبودی در اندیشه هرروزه مردم عادی هنگفت و سریع خواهد بود. ترس، هم اکنون، بر جهان سایه افکنده است. بمب هسته ای و بمب میکروبی، در دستان کمونیست ها یا کاپیتالیست های پلید بسته به اینکه مورد چه باشد، واشنگتون و کرملین را می لرزاند، و انسان ها را بیشتر به سوی راه دوزخ می راند.
اگر دشواری ها قرار است بهبود یابند، قدم نخستین و بنیادین یافتن راهی برای کاهش دادن ترس است.
نکته:تلاش کردم بین پارسی نویسی و گویا بودن نوشتار تعادل برقرار کنم ولی فکر کنم هم ترجمش مشکل دار شد هم پارسی نویسیش:))
Tacitus-