04-06-2013, 05:22 AM
Nâxodâ نوشته: من از بسیار پیشتر این گفتآوردِ[3] «راسل» را بخوبی آویزهیِ گوش کردهام:سخنِ راسل در این مورد شامل اطمینان و اعتماد به نفس در همه حالاتش نمیشود و تنها نوعِ کذاییاش را دربر میگرد . من به شکگرایی نگرشِ مثبتی ندارم و انسانِ شکگرا در نگرم پیرمردِ عصا به دستی است که هر قدمش به جلو یک سال به طول میانجامد . البته منظورم از نداشتنِ نگاهِ مثبت به شکگرایی، به خودِ شک مربوط نمیشود بلکه به «گرایی»اش ربط دارد. اطمینان به خود هم چیز خواستنیای است و به قولی گاهی خوب است در برابرِ برندهترین منطقها هم مقاومت کنیم و به آن شاخ بزنیم!
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wise people so full of doubts.
برای همین در رفتار بیرونیام میکوشم هرگز سستی و ناخودباوریِ بیجا نـنِـمایانم, ولی در درون مانند هر خردگرایِ دیگر میکوشم تنها فرنود[4] (و گُمان) روشنگرِ راه ام باشند (تنها یکی دوجا استثنا رد میکنم).
Nâxodâ نوشته: ١٠٠% میشود,هنوز از این آواتار لذت میبرم ولی حتما زودتر از آنکه از آن سیر شوم و زمانی که همچنان از آن لذت میبرم ، تغییرش میدهم .
زیرا هژدهسال هم نداریم, ولی ١٩ و ٢٠ به گمانم چندتایی باشند! ((:
Nâxodâ نوشته: اکنون که اینجاییم اندکی هم دربارهیِ آواتار خودتان و چراییِ گزینش اش بنویسید. به من که سهُش[5] relaxation (بهتر بگوییم, chillaxation) خوبی میدهد! (:ظرافتِ زنانه، سادگی در عین زیبایی، بیخیالی خردمندانه، روحی که میخواهد دمی بارِ هستی رهایی یابد، همذاتپنداری با سوژهای که تنهاییاش را با سیگار قسمت میکند، خستگی از همه چیز و همه کس و همچنین رنگبندیِ چشمنواز از دلایلیست که این فرتور را برگزیدهام. البته صاحبِ فرتور چندان مدِ نظرم نبود، بلکه بیشتر خودِ فرتور و فضای (اسپاشِ) روحی روانیِ فرتور مدنظرم بود .
پ.ن : گرامی، سهش را قبلا جایی دگر به معنایی دگر دیدهام . آیا به خطا رفتهام و شما از چماش اطمینانِ خاطر دارید؟