03-24-2013, 09:46 PM
Mehrbod نوشته: خوب من نمیدانم جهانبینی تو چیه راسل جان, ولی جهانبینی منمن این سخنان را حعل معنی برای وسوسه و اخلاق و اینها میدانم برای فرار/نداشتن علاقه در دیدن و تحلیل/دفاع از دیدی وسیعتر و دلیل اینکه واردش نشدم هم اینست که تا اینجا بحث با مسلمین را درباره دینشان موثرترین این بحث با خودت دیدهام ،شاید خودت دوست داشته باشی هر چیزی را هر چه بنامی،ولی مشخص است که زبان وقتی با یک نفر دیگر یا در جامعه صحبت میکنی.
بسادگی ما آدمها را همان چیزیکه هستیم میبیند: پردازشگرهای مادی[1]
اخلاقیات = همزیستی آشتیآمیز (= کمترین ستیز) میان پردازشگرها
وسوسه کردن = کوشش در واداشت دیگران به یک خواسته با دستآویز به احساس آنها
معنی واژگان را هم چون در واژهنامه رفته که فرنود[2] تثبیت شدگی اشان نیست, اگر نه امروز باید دل را جایگاه اندیشه ببینیم چون پیشینیان[3] دل را همان مغز گرفتهاند؟
اینها بنداشتهایِ[4] ما هستند که دستکم باید از سوی تو که انگار؟ مادیگرا هستی نیز پذریفتنی باشند.
اکنون من میخواهم بدانم در این نگرش که چند پردازشگر مادی میخواهند میان خودشان پروتکل همزیستی داشته باشند, این هدف دیدن یا ندیدن براستی چه دگرسانیای[5] در
رفتارهای آنها خواهد داشت؟
این "استفادهیِ ابزاری" یعنی چه؟ دستکم یک نمونه برای ما بزن, سپس بگو با استفادهیِ ابزاری و بی استفادهیِ ابزاری چه برایههایی خواهیم داشت.
اگر نه تعریف گل و گشاد دادن و در همان کاخ اخلاقیِ دروغین رفتن که کاری ندارد, سرانجام این چیزیکه میگویی اندازهپذیر و دریافتنی و خردپذیر هست
و میتوانیم هم داشته باشیم اش, یا هست ولی [گذرانه] نمیتوانیم داشته باشیم اش, یا اینکه رویهمرفته خردپذیر نیست و یک چیزی است که براهِ "دل" باید دریافت اش؟
سخن من خیلی ساده و حداقلی بود ولی همین اندازهاش هم انگار که به خوناشام سیر نشان داده باشم مورد حمله قرار گرفتیم.
من آن چیزی که درست یا غلط یا کس و شعر اینجا فلب موضوع بنظر میرسد را گفتم.
اینجا اگر قصه شخصی قرار است تعریف کنیم که اشد ان لا اله الله باید گفت و واردش شد که داستان تمام است،اگر بجای جک گفتن قرار به بحث است که بفرمایید ببینیم چه خبر است،ما با لبخندی صهیونیستی تماشا میکنیم !!
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound