03-20-2013, 11:16 PM
مهربد گرامی، ما اینجا با نوعی تعهد روبرو هستیم . من نمیگویم خیانت چیزی شبیه به جنایت است و یا اینکه حفظ رابطه در هر حالت الزامی است . چیزی که میگویم این است که دختری که با من رابطه عاشقانه دارد، یک تعهدِ اخلاقی را پذیرفته و مطمئنا از آن خبر دارد (به خصوص من که اینرا حتما با شخص در میان میگذارم که در این مورد قدری حساس هستم ) . حال اگر در حینِ ارتباط با من بخواهد با شخصِ دیگری بخسبد، باید مسئولیتِ اخلاقیِ آنرا نیز بپذیرد؛ حالا هرچقدر هم بخواهد از فرگشت برایم داستان تعریف کند . ما به عنوانِ انسان ، وقتی تعهدی را میپذیریم، از برایمان تعهدِ اخلاقی بهمراه میآورد.
از سویی، به لحاظ فرگشتی، خیانتِ زن اگر توجیه شدنی باشد، به همان طریق هم به لحاظِ فرگشتی اعمالِ محدودیتِ منِ مرد بر زن توجیه پذیر است دیگر (برای انتقالِ ژنِ خودم).
پ.ن:خوب شد شما نیچه نخواندی، وگرنه چه میشد؟!
شما اگر دوستِ من در فضای حقیقی بودید و من متاهل بودم، بیشک اجازه نمیدادم در شعاعِ یک مایلیِ خانهام ظاهر شوید!
از سویی، به لحاظ فرگشتی، خیانتِ زن اگر توجیه شدنی باشد، به همان طریق هم به لحاظِ فرگشتی اعمالِ محدودیتِ منِ مرد بر زن توجیه پذیر است دیگر (برای انتقالِ ژنِ خودم).
پ.ن:خوب شد شما نیچه نخواندی، وگرنه چه میشد؟!
Mehrbod نوشته: من آری, هتا بیشتر از دختری که همسر ندارد هم به نگرم خوشی میدهد (تاکنون نکردهام), همین پنهاندن کار خودش سرگرمکننده است.
راستش را بخواهید من هماکنون اش هم چندین دختر در زندگیام هستند که دوستْ پسرهایِ خودشان را دارند ولی آنجا بیش از
اندازه با من میلاسند, یک سدای درونی آنجا هست که به شما خوشباورانه میگوید که این از روی "ویژگیِ" بیش از اندازه اتان است, ولی
یک سدای فرنودینتر[2] نیز میگوید که این خبرها نیست و دخترِ نامبرده - یا هر دخترِ دیگری - فردا هم اگر با شما بود با یکی دیگر پشت سرتان خواهد لاسید.
شما اگر دوستِ من در فضای حقیقی بودید و من متاهل بودم، بیشک اجازه نمیدادم در شعاعِ یک مایلیِ خانهام ظاهر شوید!
کسشر هم تعاونی؟!