03-17-2013, 02:34 AM
Dariush نوشته: بله درست است . به نظر من هم بیش از آنکه یک نیهیلیست باشد ،بلی به نوعی میشه به سبک اصلاح طلبان از زاویه آبزوردیستی به نهیلیسم نگاه کرد و گفت"نهیلیسم مرد، زنده باد نهیلیسم":))در واقع میشه آبزوردیسم رو عبور از نهیلیسم توصیف کرد یعنی هر آبزرودیست حداقل تجربه هایی دست اول از نهیلیسم هم داره.آبزروردیست است. من یک نیهیلیست قهار در سنین 20 سالگی بودم و بعد آبرزوردیست به معنای پوچی مطلق موجود در مفاهیم انسانی و نه جهانی شدم و کسی شدم که هرگز به دنبال چیزی در درون خود نبود! و به نظرم این مسیریست که هر آبزوردیستی پیموده است . به هرجهت حداقل به خاطر تقدم تاریخی باید آبزوردیسم را زیرشاخهای از نیهیلیسم دانست.و برای یک رمان خوان میتوان گفت یک آبزروردیست ، یک نیهلیست است و اگر نیهیلستهای مشهور را کنار بگذاریم ، در معنای ذاتی نیهیلیسم این حقیقت دارد . اما به هرحال به نظر من آبزروردیسم خیلی اصیلتر از نیهیلسم است .
راستش من تهوع سارتر رو نخوندم تا با بیگانه مقایسش کنم ولی به همون اندازه که بیگانه ساده و همه فهم نوشته شده دو کتاب شدیدا فلسفی کامو(یاغی و افسانه سسیفس) پیچیده و عمیق به مفهوم آبزوردیسم(و به تبع اون نهیلیسم) پرداخته.
طوری که کامو توی این کتاب ها نهیلیست ها و افکارشون رو واکاوی میکنه که حتی از کسانی مثل مارکی دو ساد(به عنوان نمونه های نهیلیسم در ادبیات) هم چهره های مثبتی میشه دید و جایگاه قابل توجهی رو بهشون نسبت داد:)
خلاصه ترین چیزی که در مورد این دو کتاب میشه گفت اینکه هردو به مرگ به عنوان مهمترین مسئله فلسفی نگاه میکنند در سسیفس تاکید بر روی بررسی خودکشی و ارزش زندگی خود هست و در یاغی روی انگیزه های دیگرکشی و ارزش زندگی دیگران بحث میشه.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-