03-17-2013, 01:44 AM
nevermore نوشته: یک نکته ای هم بگم که من با بیگانه بسیار بیشتر از کتاب "تهوع" سارتر ارتباط برقرار کردم.شاید دلیل اش دلچسب نبودن ترجمه تهوع بود.سارتر به عنوان وکیل مدافع مکتب اگزیستانسیالیسم و به عنوان یک فیلسوف ، اهدافی بیشتر و بزرگتر نسبت به رماننویس نیهیلیستی چون آلبر کامو داشته و به همین دلیل است که شخصِ رمانخوان نمیتواند به راحتی با استعارهها و اشارات ادبیات فلسفی سارتر رابطه برقرار کند . بیگانه کامو یک رمان نیهیلیستی است که نسبت به طاعون خالصانهتر است اما ویژگی خاصِ آن این است که نیازی به داشتن نگاه فلسفی برای لذت بردن ازش نیست. کامو در یادداشتهای خود در مورد شخصیت اصلی کتاب خود نوشته بود : مردی که برای کارهایش توضیحی ندارد . این در واقع چکیده راستین این رمان نیمه فلسفی است . اما در حین پرداختن به داستان، به قدری نبوغ در آن بکار برده که براستی آنرا تبدیل به یک شاهکار کرده است. مثلا جایی که بیگانه دارد در دادگاه(اگر درست به خاطر داشته باشم ) دفاعیات خود را ابراز میکند میگوید : من مادرم را دوست داشتم . همین جا دستگاه تایپ گیر میکند . از نظر من نقطه اوجاش آنجاست که چگونه بالاخره به سلول انفرادی خو گرفته و با خود میگوید فکر میکنم اگر از اول درون تنهی یک درخت بودم به آن نیز عادت میکردم . این خالصانهترین نگاه نهیلیستیست که میتوانید در رمانهای کامو پیدا کنید . از سارتر انتظار نداشته باشید که شهامت این را داشته باشد با این درجه خلوص به شما نیهیلیست بودنِ خود را بنمایاند.
کسشر هم تعاونی؟!