03-07-2013, 06:05 PM
Mehrbod نوشته: انجام شد.
«افمارش» هم گزینهی خوبیست ! :))
مهربدجان اکنون که گفتمان بروی مزداهیک و "انتزاع کردن" است همینجا من یک پراتز باز کنم ،
چندی پیش با یکی از دوستانم پیرامون "مفاهیم انتزاعی" گفتمان میکردیم سرانجام آگاه شدم
که در دریافت چم "مفهوم انتزاعی" دشواری دارم ! :))
باشندگان ویری (ذهنی) رویهم رفته (بطور فراگیر) چهار دستهاند :
1. باشندگانی که در جهان بیرون همتای راستین دارند ؛ مانند پندارهی «Dariush» در ویر (ذهن) من
که سرراست به داریوش گرامی لینک میشود ، یا برای نمونه برج میلاد و ... که همتای بیرونی دارند !
2. باشندگانی که همتای بیرونی ندارند ؛ ولی یک گام به هستی نزدیکترند ، چون زابی (صفتی)
هستند که در جهان بیرون یافت میشوند و با "انتزاع کردن" پدید آمدهاند ، مانند پرهون (دایره) که
با دیدن گردی پیکرهها انتزاع شده است ؛ و یا رج و تیل و شمارک و ... (خط و نقطه و عدد و ...)
3. باشندگانی که "تجریدی و کلی" اند که از ویژگیهای هنباز (مشترک) و همسان پدیدهها برآمدهاند ؛
مانند پنداره (مفهوم) «پرنده» که یک واژه و فروزهی فراگیر برای همهی گونههایی از این جنس (پرنده)
است !
4. باشندگان ویری بیهمتا ؛ که از آمایش (ترکیب) پندارههای ویری و فانتزی بدست آمدهاند ، مانند
غول چراغ جادو ، سیندرلا و ...
اکنون پرسش من این است که جز پندارههای ریاضی (دایره و...) چه پندارههای دیگری آشکارا
"انتزاعی" هستند ؛ یعنی برویهمرفته این فرآیند "انتزاع کردن" دقیقاً چه فرآیندیست ؟
برای نمونه پندارهی «هنر» آیا ابستره و انتزاعیست ؟ اگرنه در کدام دسته جای میگیرد ؛
Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
Batman: Neither am I