02-25-2013, 06:52 PM
نوروز باستانی
زكوی یار می آید نسیم باد نوروزی / از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
از میان تمام جشن ها رسم و رسومات و سنت های كهن ملی و مذهبی تنها نوروز است كه رنگ و بوئی دیگر دارد و شادتر از بقیه بر دل می نشیند . شمیم عطر نوروزی مشام جان را می نوازد . از هفته ها بلكه ماهها دور می توان نوروز را بوئید . لمس كرد و بر طبل شادی آن كوبید .
نوروز . وقار متانت و منزلت خاصی دارد . او تنها نمی آید . كه همراهانی دارد . چهارشنبه سوری طلایه دار است . كه آمدن نوروز را بشارت می دهد و یادآور آزمون گذر سیاوش است از انبوه آتش و گواهی بر بیگناهی او . و نیز عمو نوروز و جاجی فیروز كه شناسه های نوروزند .
عیدو عید دیدنی رفتن و مبارك باد گفتن . دید و بازدید دوستان و آشنایان . عیدی گرفتن و عیدی دادن . صرف شربت و شیرینی كردن . میوه و آجیل خوردن و از همه مهمتر نشاط و شادمانی و سرور سوغات و ره آورد نوروز است . و سرانجام سیزده بدر است كه نوروز را به خوبی و خوشی بدرقه می كند .
آئین و مراسم نوروز وقتی كامل می شود كه به گفته حضرت زردشت پیامبر گرامی ایرانزمین . شادی خود را با شادی دیگران تقسیم كنیم . به خانه محرومان و مستمندان برویم . با آنها هم دل و هم نشین شویم . و درحد امكان نیاز آنان را برآوریم .
صدسال ره مسجد و میخانه بگیری / عمرت به هدر رفته اگر دست نگیری
گر بشنوی از پیر خرابات تو این پند / هردست كه دادی به همان دست بگیری
نیاكان ما در بنیاد كردن نوروز فاكتورها . معیارها و منطق روشن داشته اند . چنانكه . جنبش جوشش . شكوفائی و شادی همه را درهم آمیخته میراثی از هویت ملی بیادگار نهادند . كه از نظر شور شادی و مفاهیم اخلاقی در جهان امروز بی نظیر است . حتی جشن كریسمس با همه عظمت و بزرگیش تاب برابری با نوروز ما را ندارد.
این جشن فرخنده توانسته از میان قرون و اعصار سربلند و پیروزمند بگذرد . از تند باد حوادث مصون ماند . از دست طعن و شماطت و زخم زبان مهاجمان جان به سلامت برد . دشمنان قسم خورده كه از عرق ملی و میهنی ما می هراسند . سالهای سال كوشیده اند با حقد و كینه و سماجت فروغ این جشن بزرگ را به افول برند . و در این راه به انواع حیله و دسیسه متوسل شدند . انگها زدند و تهمت ها بستند . بارها تحریمش كردند . آئین مجوس . زندقه و آتش پرستش خواندند و هنوز هم دست بردار نیستند . اما حریف نوروز نشدند .
عده ای گمان بردند نوروز شاخی است در مقابل اعیاد مذهبی كه اگر این نباشد آنها جلوه بیشتری خواهند كرد . اما زهی خیال باطل . كه كار چشم را ابرو نتواند كرد . بزرگترین عالم دین كه با جشن نوروز مخالفت داشته و آن را مغایر با معنویت دین می دانسته امام محمد غزالی بوده . و نیز افرادی كه قبل یا بعد از او آمده اند و یا خواهند آمد .
اعیاد دینی و مذهبی گرچه در جای خود گرامی اند . اما هریك به گروهی خاص تعلق دارند . فرضا عید غدیر را عید سادات گفته اند . و عید قربان را عید حاجیان و عید فطر را عید روزه داران . وجه تمایز نوروز در این است كه مال همه است . همه اقوام ایرانی با هرمسلك و مرام و آئین . و این رمز و راز ماندگاری نوروز بوده و خواهد بود .
شكوه و عظمت نوروز . مرزهای ایران را درنوردیده و شهره آفاق شده . تا آنجا كه دیگر ملتها به ارزش و اهمیت و قداست نوروز ایمان آورده این روز بزرگ را به عنوان یك روز جهانی پذیرفته اند و مراسم آن را به جا می آورند .
خواست ایزد چنان بوده و هست كه این آئین نجیب و شریف اهورائی هرسال با شكوه و عظمت بیشتر . سرفرازتر از سال پیس در جهان سر برآورد . چرا كه گفته اند چراغی را كه ایزد برفروزد . هرآنكس پوف كند ریشش بسوزد .
ای یار خجسته ای نكوكار / از چهره نقاب غصه بردار
از عشق تو آتشی به پا كن / دلتنگی و خامشی رها كن
تا باد جهان به كام تو نوش / آئین كهن مكن فراموش (هما ارژنگی )
زكوی یار می آید نسیم باد نوروزی / از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
از میان تمام جشن ها رسم و رسومات و سنت های كهن ملی و مذهبی تنها نوروز است كه رنگ و بوئی دیگر دارد و شادتر از بقیه بر دل می نشیند . شمیم عطر نوروزی مشام جان را می نوازد . از هفته ها بلكه ماهها دور می توان نوروز را بوئید . لمس كرد و بر طبل شادی آن كوبید .
نوروز . وقار متانت و منزلت خاصی دارد . او تنها نمی آید . كه همراهانی دارد . چهارشنبه سوری طلایه دار است . كه آمدن نوروز را بشارت می دهد و یادآور آزمون گذر سیاوش است از انبوه آتش و گواهی بر بیگناهی او . و نیز عمو نوروز و جاجی فیروز كه شناسه های نوروزند .
عیدو عید دیدنی رفتن و مبارك باد گفتن . دید و بازدید دوستان و آشنایان . عیدی گرفتن و عیدی دادن . صرف شربت و شیرینی كردن . میوه و آجیل خوردن و از همه مهمتر نشاط و شادمانی و سرور سوغات و ره آورد نوروز است . و سرانجام سیزده بدر است كه نوروز را به خوبی و خوشی بدرقه می كند .
آئین و مراسم نوروز وقتی كامل می شود كه به گفته حضرت زردشت پیامبر گرامی ایرانزمین . شادی خود را با شادی دیگران تقسیم كنیم . به خانه محرومان و مستمندان برویم . با آنها هم دل و هم نشین شویم . و درحد امكان نیاز آنان را برآوریم .
صدسال ره مسجد و میخانه بگیری / عمرت به هدر رفته اگر دست نگیری
گر بشنوی از پیر خرابات تو این پند / هردست كه دادی به همان دست بگیری
نیاكان ما در بنیاد كردن نوروز فاكتورها . معیارها و منطق روشن داشته اند . چنانكه . جنبش جوشش . شكوفائی و شادی همه را درهم آمیخته میراثی از هویت ملی بیادگار نهادند . كه از نظر شور شادی و مفاهیم اخلاقی در جهان امروز بی نظیر است . حتی جشن كریسمس با همه عظمت و بزرگیش تاب برابری با نوروز ما را ندارد.
این جشن فرخنده توانسته از میان قرون و اعصار سربلند و پیروزمند بگذرد . از تند باد حوادث مصون ماند . از دست طعن و شماطت و زخم زبان مهاجمان جان به سلامت برد . دشمنان قسم خورده كه از عرق ملی و میهنی ما می هراسند . سالهای سال كوشیده اند با حقد و كینه و سماجت فروغ این جشن بزرگ را به افول برند . و در این راه به انواع حیله و دسیسه متوسل شدند . انگها زدند و تهمت ها بستند . بارها تحریمش كردند . آئین مجوس . زندقه و آتش پرستش خواندند و هنوز هم دست بردار نیستند . اما حریف نوروز نشدند .
عده ای گمان بردند نوروز شاخی است در مقابل اعیاد مذهبی كه اگر این نباشد آنها جلوه بیشتری خواهند كرد . اما زهی خیال باطل . كه كار چشم را ابرو نتواند كرد . بزرگترین عالم دین كه با جشن نوروز مخالفت داشته و آن را مغایر با معنویت دین می دانسته امام محمد غزالی بوده . و نیز افرادی كه قبل یا بعد از او آمده اند و یا خواهند آمد .
اعیاد دینی و مذهبی گرچه در جای خود گرامی اند . اما هریك به گروهی خاص تعلق دارند . فرضا عید غدیر را عید سادات گفته اند . و عید قربان را عید حاجیان و عید فطر را عید روزه داران . وجه تمایز نوروز در این است كه مال همه است . همه اقوام ایرانی با هرمسلك و مرام و آئین . و این رمز و راز ماندگاری نوروز بوده و خواهد بود .
شكوه و عظمت نوروز . مرزهای ایران را درنوردیده و شهره آفاق شده . تا آنجا كه دیگر ملتها به ارزش و اهمیت و قداست نوروز ایمان آورده این روز بزرگ را به عنوان یك روز جهانی پذیرفته اند و مراسم آن را به جا می آورند .
خواست ایزد چنان بوده و هست كه این آئین نجیب و شریف اهورائی هرسال با شكوه و عظمت بیشتر . سرفرازتر از سال پیس در جهان سر برآورد . چرا كه گفته اند چراغی را كه ایزد برفروزد . هرآنكس پوف كند ریشش بسوزد .
ای یار خجسته ای نكوكار / از چهره نقاب غصه بردار
از عشق تو آتشی به پا كن / دلتنگی و خامشی رها كن
تا باد جهان به كام تو نوش / آئین كهن مكن فراموش (هما ارژنگی )